سؤال پرسیدن همیشه هم ما را به دانش یا آگاهی بیشتر نمیرساند. به نظر من «سؤال پرسیدن عیب نیست، ندانستن عیب است» یک جملۀ کلیشهای و بیمعنی است که ممکن است وقت آدمهای زیادی را تلف کرده باشد. هر کدام از ما ممکن است به یکی از سه دلیل زیر سؤال بپرسیم: حالت اول که هیچ جای بحثی ندارد. همۀ ما آنقدری در این زمینه تجربه داریم که به خوبی میدانیم یعنی چه. از آن جایی که فرهنگ ما تقویتکنندۀ این نوع سؤال پرسیدن است، چه بسا که خود ما هم در این دام افتاده باشیم. اما بحث من در واقع بر سر تفاوت کوچکی است که بین مورد دوم و سوم وجود دارد. هر سؤال پرسیدنی ارزشمند نیست. خیلیها سؤال میپرسند چون میخواهند در کمترین زمان به پاسخ سؤال خود برسند، حال اینکه ممکن است پاسخ آن سؤال طولانی یا پیچیده باشد. سؤال پرسیدن زمانی ارزشمند است که اهل
ادامۀ مطلب