اعتیاد به موبایل از زبان آمار

اعتیاد به موبایل

«79 درصد از کسانی که تلفن هوشمند دارند، هر روز صبح حداکثر تا 15 دقیقه پس از بیدار شدن به دستگاهشان سر می‌زنند. تکان‌دهنده‌تر اینکه بیش از یک سوم آمریکایی‌ها گفته‌اند ترجیح می‌دهند رابطه جنسی نداشته باشند تا اینکه موبایل نداشته باشند. مطالعه دانشگاهی‌ای در سال 2011 نشان می‌دهد که آدم‌ها روزانه 34 بار به موبایل خود سر می‌زنند. اما آگاهان این صنعت معتقدند که این عدد چیزی حدود 150 بار در روز است، که عددی بهت آور است.» پاراگرافی که خواندید چه حسی به شما می‎دهد؟ آیا همین دسته از معتادان به موبایل همان‌هایی نیستند که همیشه می‌گویند وقت مطالعه ندارند؟ وقت یادگیری چیزی را ندارند؟ وقت برای خیلی کارهای دیگر ندارند؟ حتی برای فرزندان خود به طور مناسب وقت نمی‌گذارند! قضیه به این سادگی البته نیست. وقتی صحبت از اعتیاد می‌شود، بلافاصله ذهن خیلی از ما به سمت اعتیاد به مواد مخدری مانند تریاک یا کریستال و شیشه

ادامۀ مطلب

در آبان اتفاق می‌افتد

یادداشت ماه اسماعیل اصلانی دیرانلو

در آبان اتفاق می‌افتد نام این یادداشت است، چون آن را در ماه آبان و بعد از روز تولدم می‌نویسم. از این به بعد ماهی یک بار یادداشت‌هایی را با همین فرمت منتشر خواهم کرد. این یادداشت‌های همان حرفهایی که روی دل آدم می‌ماند و نمی‌دانی چگونه و به چه بهانه‌ای بگویی. من هم تصمیم گرفتم هیچ عذر و بهانه‌ای نجویم و هر چه دل تنگم می‌خواهد بگویم: یادداشت‌های پراکنده آبان: در آبان اتفاق می‌افتد   1 وقتی صحبت از انسان می‌شود، معمولاً این جمله زیاد شنیده می‌شود: انسان حیوان ناطق است. بعضی‌ها هم می‌گویند: انسان موجودی است که وجه ممیزه او با دیگر موجودات روی کره زمین در قدرت تفکر اوست. هر دو جمله درست هستند. یعنی اینکه انسانی که فقط حرف می‌زند. و دیگر اینکه قدرت تفکر دارد. ولی آیا از این قدرت تفکر استفاده می‌کند؟   2 چند وقت پیش، بیشتر از دو ماه پیش، دوست نازنینم

ادامۀ مطلب

چهارشنبه 20 آذر 1398

یادداشت روزانه اسماعیل اصلانی دیرانلو

ست گودین فارسی یک شیر پاک خورده‌ای یک حساب کاربری در «ویرگول» درست کرده به نام Godin Farsi. یادداشت‌های روزانه ست گودین در اینجا به فارسی ترجمه می‌شوند. حتم دارم که از خواندن آن‌ها لذت خواهید برد. هرمز شهدادی با هرمز شهدادی از لا‌به‌لای حرف‌های شاهین کلانتری آشنا شدم. در یک برنامه زنده اینستاگرامی که درباره جمله‌بندی صحبت می‌کرد نامی هم از هرمز شهدادی آورد. ایشان کتابی به نام «یک قصه قدیمی» دارد که در سالهای آخر دهه پنجاه چاپ شده است. از ایشان رمانی هم به جای مانده به نام «شب هول». ایشان بعدها به آمریکا مهاجرت کرده و نوشتن را رها می‌کنند. روزنامه اصفهان زیبا راجع به ایشان دو نوشته دارد به نام‌های «قصه‌های درونی» و «از تبار سالینجرها هرمز شهدادی چرا ناگهان ننوشت؟» یک داستان از او را مجله پتریکور اینجا آورده است: داستان پلنگ جملات کوتاه، موجز نویسی یعنی چه؟ اینکه آدم بتواند بیشترین معنا را

ادامۀ مطلب