آیا تا حالا از خود پرسیدهاید که چرا مردم از ما خرید میکنند؟ در این مقاله میخواهم به طور مختصر به نکته مهمی در این زمینه بپردازم.
چرا مردم از ما خرید میکنند؟
تا حالا دیدهاید که فرد معتادی به قاچاق فروشی که از او مواد میخرد بپرسد: آیا خودت از این مواد مصرف کردهای؟
یا وقتی فردی به مغازه سوپری سر کوچه میرود از صاحب مغازه بپرسد آیا خودت از همین پنیر میخوری؟ از همین ماکارونی برای ناهار و شامت میپزی؟ از همین زیتون استفاده میکنی؟
اما هر گاه صحبت از کتابی یا روشی برای ارتقاء سطح فکر و زندگی میشود افرادی سریع میپرسند که آیا خودت از همین روش استفاده کردهای؟
چرا در مورد اول کسی چنین شکاک نیست، ولی در مورد دوم این شکاکیت را چه بسا که زرنگی و باهوشی خود بنامد؟
در مورد مواد مخدر یا پنیر و ماکارونی کسی به تجربه فروشنده کاری ندارد چون به تجربه خودش فکر میکند و بها میدهد.
وقتی زمانی به تجربه کردن چیزی فکر نکند چنین سؤالی از شما میپرسد: خودت این کتاب رو خوندی؟ زبان یادگرفتی؟
وقتی من میخواستم زبان انگلیسی یا فرانسه یاد بگیرم برای من مهم این بود که زودتر یاد بگیرم! برای من اصلاً مهم نبود که فروشنده کتابهای زبان چند کلاس سواد دارد.
افرادی که در پی کیفیتی یا تجربهای یا محصول خاصی نیستند را نمیتوانید با تکرار مکرر اینکه خودم استفاده کردهام و غیره قانع کنید. کسی دنبال سؤالی است میخواهد بداند آیا فلان محصول خاص میتواند پاسخی برای پرسش او باشد یا نه! و اصلاً به تجربه شما کاری ندارد.
اما فردی که بیشتر به تجربه شما و دیگران کار دارد بیشتر از آنکه دنبال محصول باشد در پی سیراب کردن حس فضولی و ماجراجویی و ذهن منفیباف خود است.
شاید این افراد روزی مشتری محصولات شما بشوند ولی آن روز قطعاً روزهای شروع کار شما نخواهد بود.
آنها روزی یا سیل جمعیتی که به سمت محصولات شما میآیند همراه خواهند شد و از شما خرید خواهند کرد. ولی همان روز هم احتمالاً به این خاطر که همه از این برند میخرند پس من هم عاقلانه است که از این برند بخرم به سمت شما خواهند آمد نه به خاطر پرسشها و نیازهای خود.
آدمهای مستقل و متفکر که قدرت انتخاب و تحلیل دارند شاید کم باشند اما مشتریان پرسودی برای شما خواهند بود.