کسی که یک حافظخوان حرفهای است یک نسخهی جیبی از دیوان حافظ دارد که روی کاغذ معمولی و احتمالاً با فونتهای معمولی چاپ شده است.
آنهایی که دیوانهای با چاپ نفیس را میخرند حتی یک بار هم یک غزل حافظ را از اول تا آخر به درستی نخواندهاند. اگر هم سالی یک بار نگاهی به دیوان بیاندازد، با آن ارتباط لازم را برقرار نمیکنند.
آنچه یک حافظخوان حرفهای در دیوان حافظ میجوید روح و تفکری است که بر دیوان حاکم است. برای درک آن روح و فهم آن فکر، به قول خود حافظ باید «حضور» همیشگی داشت.
آنچه دیوان حافظ را دیوان حافظ کرده، کاغذ آن و یا چاپ نفیس آن نبوده است، بلکه همان تفکری است که بر اشعار حاکم است.
همانطور که گفتم آنکه حافظ باز است به فکر کاغذ و چاپ نفیس نیست. آنکه به فکر چاپ نفیس است است سال به سال هم لای آن کتاب را باز نمیکند.
Simplicity is the ultimate sophistication | Leonardo da Vinci
این مثال را برای تشریح وضعیتی گفتم که همیشه در کارم به آن برمیخورم: طراحی سایت.
کسی که میخواهد کار کند با یک سایت ساده شروع میکند. در عوض به فکر تولید محتوای منظم و یادگیری منظم در این زمینه است.
کسی که یک قالب خیلی پیچیده و با وسواس زیاد سفارش میدهد هیچگاه کار خود را شروع نمیکند و هنوز شروع نکرده کارش را رها میکند.
معروفترین و موفقترین سایتهای فارسی و غیرفارسی که من میشناسم یا مدت زمان زیادی با قالب سادهای کار کردهاند تا بعد قالب اختصاصی خود را بنویسند. یا هنوز هم با همان قالب ساده کار میکنند.
شاید بزرگترین اشتباه خیلی از ما این است که فکر میکنیم کلمهی قالب اختصاصی یعنی قالبی که برای «من» نوشته شده است. در صورتی که اساساً این آقا یا خانم «من» هیچکاره است. قالب اختصاصی را مختص عملکرد سایت مینویسند. حالا سؤال من از شما این است: سایتی که هنوز هیچ فعالیتی نکرده و حتی از انتشار اولین محتوای آن یک ماه هم نگذشته است چه ویژگیهایی دارد که برای آن قالب اختصاصی بنویسیم؟
همانطور که گفتم از یک جای ساده کارت را شروع کن و ذره ذره آن را گسترش بده.
دیدگاهتان را بنویسید