انیمیشن Weekends (در IMDB ببینید) داستان بلندی را با تاثیری عمیق در مدتی کوتاه برای ما روایت میکند: سرزمین موسیقیهای خوب، کودکیهای بیاسترس و آدم بزرگهای مهربان کجاست؟
نگاهی به پیرنگ داستانی انیمیشن Weekends
این انیمیشن نشان میدهد که طلاق پدر و مادر چقدر میتواند تأثیر هولناکی بر روی روحیهی کودک داشته باشد. موفقیت انیمیشن Weekends در این است که داستان را به خوبی از زاویهی دید فرزند طلاق، که در اینجا یک پسر است، روایت کرده است. پدر و مادری طلاق میگیرند. قرار بر این است که در طی روزهای هفته پسر نزد مادر باشد و آخر هفته پدر او را نزد خود میبرد. ابتدای فیلم همه چیز خوب جلوه میکند. رابطه مادر و پسر خیلی خوب است. با هم آشپزی میکنند. سر به سر هم میگذارند. مادر پیانو مینوازد و لذا هر چیزی سر جای خودش است. در صحنهی دیگری پدر آمده است تا او را برای آخر هفته نزد خود ببرد. لحظه عزیمت آن دو با صدای موزیکی تند آمیخته شده است. وقتی ماشین شروع به حرکت میکند، دستی که لابد دست پدر است وارد چهارچوب تصویر شده و صدای موزیک را تا آخر زیاد میکند. موزیک تند، ماشین و سرعت زیاد در طی جاده، نمادهایی مردانه هستند که به ما القاء میکنند که پدر و پسر حسابی به خود خوش میگذرانند: آخر هفتههایی که با پدر صرف میشود توأم با فیلم و پیتزا و نوشابه و بازیهای مختلف هیجانانگیز است. خوب تا اینجای کار چیز نگرانکنندهای وجود ندارد: وقتی پسر پیش مادرش به سر میبرد همه چیز خوب است. وقتی آخر هفتهها را همراه پدر طی میکند هم همه چیز عالی است. اما به این سادگی هم نیست. در ادامه سر و کله مردی پیدا میشود که به مادر گل داده است. این که مرد هیچ چهرهای ندارد از این جهت است که برای پسر این مرد هیچ هویتی ندارد. کابوسهای شبانه پسر آغاز میشود. او از اینکه مادرش با مرد دیگری رفت و آمد دارد احساس ناامنی میکند. این حس ناامنی را میتوان از دید زدن مخفی پسر به خوبی فهمید. آن سو هم جریان مشابه همین است. پدر با خانمی آشنا شده است. حالا غذای حاضری نمیخورند چون او آشپزی میکند. این زن مثل دوست مادر نیست که چهره نداشته باشد. زن چهره دارد و به پسر لبخند میزند. فیلم دیدنهای پسر و پدر تمام میشود. حالا این جا هم پسر کابوس شبانه دارد. پدر به دوست خود انگشتری میدهد و آنچه که ممکن است برای هر کودکی ترسناک باشد رخ میدهد. او به همراه زن دومش شهر را ترک میگوید تا به جای دیگری بروند و زندگی را در آن جا ادامه دهند. زندگی جدید پدر به معنای پایان یافتن قسمت مهمی از زندگی پسر است: آخر هفتهها. وجه تسمیه انیمیشن Weekends هم همین است. پسر به خانه برمیگردد صدای گریه مادر را میشنود و میبیند که مرد بیچهره با حالتی بی تعادل از آشپرخانه خارج میشود. رابطه مادر و مرد بیچهره به تلخی پایان مییابد. حالا مادر است و پسر تنها. پسر اسبی چوبی در خانهی پدر داشت که آخر هفتهها سوار آن میشد. تا جایی از داستان، اسب بیجان بود. اما از لحظهای که پدر شهر را ترک میکند، پسر با اسب چوبی خود که در خیالش جان گرفته است به آپارتمان پدر میرود و آخر هفتهها را آن جا میگذراند.
موسیقی متن انیمیشن Weekends به قدری قوی کار شده است که بدون آن انیمیشن Weekends چیزی کم میداشت و داستان به این خوبی تأثیرش را بر ما نمیگذاشت. توصیه میکنم حتماً انیمیشن Weekends را ببینید. قبلاً در مطلبی در همین وبسایت راجع به داستان کوتاه کوتاه صحبت کردیم (مقالهی داستان کوتاه چقدر کوتاه است؟) و گفتیم که این عبارت ترجمهی sudden fiction یا flash fiction است. انیمیشن Weekends هر دو ویژگی sudden بودن و flash را به طور همزمان داراست.
دربارهی انیمیشن Weekends
- نویسنده و کارگردان: Trevor Jimenez
- مدت زمان: ۱۵ دقیقه
- ساخت: آمریکا – ۲۰۱۷
- اولین نمایش: ۱۵ آوریل ۲۰۱۸
جوایز و افتخارات Weekends
- نامزد بهترین انیمیشن کوتاه جایزه Academy Awards – فوریه ۲۰۱۹
- برنده بهترین موضوع انیمیشن کوتاه جایزه Annie Awards – فوریه ۲۰۱۹
در ویکیپدیا راجع به این انیمیشن بیشتر بخوانید.
تماشای آنلاین انیمیشن Weekends
اگر دوست دارید همیشه اولین نفری باشید که از به روزرسانیهای سایت مطلع میشوید، لطفاً ایمیل خود را در قسمت زیر وارد کنید.