چقدر زود گذشت…
بهانه نوشتن این یادداشت، دیدن آرشیو وبلاگ ریاضی من در وردپرس است. ۵ سال خیلی زود گذشت. ۵ سال از زمانی که تصمیم گرفتم وبلاگ را از حالت راکد خارج کنم و در آن فقط مطالب ریاضی بنویسم.
از سربازی برگشته بودم و تصمیم گرفته بودم بعد از چند سال فاصله از وبلاگنویسی کار در وردپرس را به طور جدی شروع کنم.
با بلاگر شروع کردم. چند سالی آنجا نوشتم. بعد فیلتر شد. چند وقتی مقاومت کردم. ولی بعد از یک سالی نوشتن در آن دیدم فیلترینگ هم برای من و هم برای مخاطب مشکل آفرین است. لذا در پرشینبلاگ شروع به کار کردم.
سه چهار سالی هم در آن نوشتم. این وسطها یک وبلاگ هم در وردپرس داشتم ولی آن را بهروزرسانی نمیکردم. من هم درگیر واحدهای آخر دانشگاه بودم. و طبیعتاً فکر فارغالتحصیلی، ادامه تحصیل در خارج و همه و همه توی سرم بود. وقت زیادی روی کارهای مختلف اقتصادی و غیراقتصادی میگذاشتم.
سال ۸۸ شد. همان سال بورس تحصیلی از فرانسه گرفتم. حوادث انتخابات از یک سو، به خاطر سربازی بورس من کنسل شدن از یک سو – که البته مقداری هم کار خلاف قانون بود ولی صدای من به جایی نرسید – و بعد عازم سربازی شدن، همه مرا از دنیای وبلاگنویسی دور کرد.
بعد از خدمت سربازی دوباره خواستم وبلاگنویسی را جدی از سر بگیرم. این بار اما برای اینکه خیلی خیلی چیزی از آن حاصل شود.
به بلاگرم سر زدم. به پرشینبلاگم سر زدم. و البته به وردپرس هم سر زدم. و تصمیماتی گرفتم. در پرشینبلاگ مطالب ریاضی فارسی منتشر میکردم. در بلاگر یادداشتهای روزانه انگلیسی و در وردپرس مطالب ریاضی به زبان انگلیسی.
آن سالی که این تصمیم را گرفتم، سال ۲۰۱۴ بود. و الان سال ۲۰۱۹ است. ۵ سال از آن روزها گذشت و من هیچ وقت فکر نمیکردم به این سرعت بگذرد. و فکر نمیکردم ممکن است یک وبلاگنویسی ساده فقط چون توأم با تعهد نوشتن روزانه یک مطلب است میتواند خیلی زود تبدیل به یک رسانه فردی شود که هم فرد را بالا بکشد و هم برای خیلیهای دیگر هم منشاء یادگیری و تغییر شود.
امروز اینجا هستم. در روزهای پایانی سال ۲۰۱۹. خیلی زود ۵ سال دیگر هم میآید. من در روزهای پایانی سال ۲۰۲۴ کجا خواهم بود؟ وبلاگهایی که با دامین مستقل تأسیس کردهام به کجا خواهند رسید؟
اسماعیل اصلانی دیرانلو – یک شنبه ۱۷ آذر ۱۳۹۸ – ساعت ۲:۱۵ بامداد.