سؤال «چرا وبلاگنویسی میکنم؟» مثل این سؤال است که «چرا داستاننویسی میکنم؟»
از این جهت که هر دو به کیفیت یکسانی به نام نویسندگی اشاره میکنند. و هم از این جهت که کسی نمیتواند جواب خیلی روشنی به آن بدهد.
البته نه اینکه ندانیم چرا مینویسیم. بلکه نمیشود آن را در یک جمله و یا حتی یک پاراگراف خلاصه کرد.
در چنین موقعیتی یاد این جمله از محمود دولت آبادی میافتم:
کدام نویسندهای را در جهان میشناسید که از خود نپرسیده باشد «برای چه مینویسم؟» و کدام نویسندهای را میشناسید که به دنبال این سؤال دست از نوشتن کشیده باشد؟
-محمود دولت آبادی، نون نوشتن
به هر روی من میخواهم کمی به این سؤال بپردازم که چرا وبلاگنویسی میکنم.
۳ دلیل برای اینکه چرا وبلاگنویسی میکنم:
۱. آزادی بیان، آزادی اندیشه
کسی منکر این نیست که وبلاگنویسی و در مقیاسی بزرگتر اینترنت بستری عالی برای فراهم کردن آزادی بیان و آزادی اندیشه برای تمام مردم دنیاست.
قبل از اینکه چنین بستری برای مردم دنیا فراهم شود، تنها راه اینکه فردی صحبت خود را به گوش دیگران برساند این بود که یا مقالهای در روزنامه کثیرالانتشار به چاپ برساند؛ یا در تلویزیونی یا رادیویی جایی مانند آن برنامهای در ساعتی مناسب داشته باشد و یا اینکه کتابی بنویسد که ناشری نسبتاً سرشناس آن را به چاپ برساند.
بماند که این ابزارها در دست «جریان اصلی» (به انگلیسی: Main stream) است. و به همین دلیل ممکن است اصلاً به شما فضایی داده نشود که حرفی بزنید.
اگر هم در صفحهای از روزنامهای به شما فرصتی داده شد، نوشتهی شما لاجرم یکی دو روز روی میز افرادی که آن روزنامه را خریدهاند خواهد بود و بعد تمام.
اما در بستر وبلاگ شما نوشتهای را در سال ۲۰۰۶ منتشر کردهاید، امروز در سال ۲۰۲۰ وقتی در همان موضوع چیزی را جستجو میکنم گوگل نوشتهی شما را به من نشان میدهد.
تنها شرط لازم و کافی برای اینکه در فضای وب زنده بمانید و دیده بشوید نوشتن با کیفیت ضمن رعایت استانداردهای سئو است.
در بستر وب همه فرصت برابر برای ابراز نظر و عقیده دارند. خواه یک معلم ریاضی در شهری کوچک باشد که وبلاگی آموزشی راهاندازی کند، یا دانشجویی فلسفه در دانشگاه هاروارد که تحلیلهای روزانهی خود از جهان اطرافش رابه نگارش در میآورد.
۲. وبلاگنویسی به ذهن نظم میبخشد.
وقتی از وبلاگنویسی صحبت میکنیم، منظور ما یک صفحهی ساده در جایی مانند بلاگفا نیست! بلکه نوعی از وبسایت است که هدف آن تولید منظم محتوا در یک یا چند زمینه مشخص است.
این زمینه میتوانند یادداشتهای روزانهی یک فرد عادی باشد که صرفاً دوست دارد چیزهایی را راجع به زندگی روزمره خود بنویسید. یا همانطور که گفتم میتواند نوشتههایی کاملاً تخصصی باشند.
بنابراین وقتی از وبلاگ صحبت میکنیم از یک دامین و هاست و یکسری مهارتهای اکتسابی مربوط به نوشتن، سئو، ایمیل و … صحبت میکنیم که فردی را به نظم روزی یک مطلب نوشتن وامیدارد.
اگر روزی یا در نهایت هفتهای یک نوشته منتشر نمیکنید، در اینصورت نه مینویسید و نه وبلاگ دارید.
حالا در نظر بگیرید مثلاً در یک زمینه خاص مایل به وبلاگنویسی هستید. خیلی زود متوجه میشوید که باید ساعتی مشخص از روز را به این کار اختصاص دهید و برای اینکه محتوای مفیدی تولید کنید نیاز دارید که مطالعه کنید و مانند یک پژوهشگر رفتار کنید.
این نوع از نظم را با حالت عادی «شد شد، نشد نشد» مقایسه کنید. خواهید دید که وبلاگنویسی به شرط تعهد به نوشتن منظم و روزانه و همچنین تعهد به نوشتن با کیفیت، چقدر میتواند شما را به فردی موفق و بهروز بدل کند.
۳. با وبلاگنویسی خودمان را معرفی میکنیم.
وقتی وبلاگی دارید، دریچهای از جهان خود به دنیای بیرون باز کردهاید که به دیگران در شناخت شما کمک میکند.
البته این هم نیست که فقط شما بنویسید و دیگران شما را کشف کنند! به قول ست گودین: ببینید تا دیده شوید.(کتابی به نام: This Is Marketing: You Can’t Be Seen Until You Learn to See)
یعنی بهترین حالت وبلاگنویسی این است که آن را بستری برای خواندن و خوانده شدن در نظر بگیرید. شما دیگران را میخوانید و دیگران شما را میخوانند. اگر هم پادکست میسازید: میشنوید و شنیده میشوید. یا اگر ولاگ (Video + blog = vlog) دارید، در اینصورت میبینید و دیده میشوید.
اینکه ببینید تا دیده شوید به این معنا نیست که مانند اینستاگرام بروید دیگران فالو کنید تا شما را فالو کنند. یا بروید زیر نوشتههای دیگران کامنت بگذارید تا دیگران هم بیایند و زیر نوشتههای شما کامنت بگذارند!
این جمله به این معنا است که شما باید به دنیای اطراف خود توجه دوصد چندانی داشته باشید. از دنیای ذهن خود بیرون بیایید. بدانید که دیگران چه فکر میکنند و نُرم کیفیت نوشتهها و همچنین سؤالاتی که در یک زمینه خاص وجود دارد چیست. سپس برای تولید محتوای خود استراتژی داشته باشید. به نحوی که بدانید باید چقدر و چگونه به کیفیت نوشته خود بیفزایید.
اینها به طور خلاصه سه دلیل این هستند که چرا وبلاگنویسی میکنم.
وبلاگنویسی ابزاری که جای آن همیشه خالی بوده
پدیدههای جدید بی دلیل گسترش نمییابند. و بعد از گسترش، بیدلیل پر استفاده نمیمانند. امروزه بیش از سیصد میلیون وبلاگ فعال در جهان وجود دارد. یعنی از هر ۲۸ نفر یک نفر وبلاگنویسی میکند. به نظر شما این یعنی اینکه وبلاگنویسی رونق ندارد؟ یا اینکه یک خواسته زودگذر است که بعضی نوجوانها دارند و بعد تمام!
کتابی مانند «نون نوشتن» اثر محمود دولت آبادی از در نظر بگیرید. به نظر شما این کتاب چیست؟ به نظر من این کتاب و خیلی کتابهای دیگر مانند این، نشان میدهد که حتی نویسندههای چند نسل گذشته هم میدانستهاند که باید یادداشت روزانه داشته باشند. و بعد هم آنها را منتشر کنند. عدهای هم میدانستهاند که خواندن این یادداشتهای روزانه هم لذت و فایدههای زیادی دارد.
آیا این روش نوشتن همان وبلاگنویسی نیست؟
زمانی اقتضای زمانه این بود که کسانی با روشی که ما امروزه وبلاگنویسی مینامیم، مینوشتند و سپس آن نوشتهها را در روزنامهها، هفتهنامهها و یا در قالب کتاب منتشر میکردند.
امروزه دیگر لازم نیست این کار را کرد. بهتر است نوشتههای خود را روی وبلاگ خود منتشر کنیم. تا هم دسترسپذیری درازمدتی داشته باشند. و هم اینکه وقتی خواستیم کتابی منتشر کنیم محصولی پخته و شسته و رفته از کار فکری و نوشتنی یکی دو سال ما باشد.
نگاهی به روزنامهای مانند نیویورک تایمز این نکته را روشن میکنید که در دنیای امروز دیگر روزنامه جایی برای انتشار حجم زیادی خبر نیست. چرا که قبل از اینکه صبح فردا بیاید و مردم بروند یک نسخه از یک روزنامه را بخرند، شب قبل همهی خبرهای مهم را در سایتهای خبری چک کردهاند.
پس چرا روزنامه نیویورک تایمز همچنان در صدر روزنامههای پرفروش دنیاست. روزنامهای با بیش از ۳۲ صفحه. به طور مثال اینجا را ببینید: Wikipedia.
دلیل سادهای پشت این موفقیت هست. آن هم اینکه امروزه دیگر رسانههای کاغذی جایی بهتری برای نوشتههای تحلیلی است. نوشتههایی که درجهای لازم از پختگی را دارند و در یک زمینهی خاص، به شکل مستند و نسبتاً عمیق ، اطلاعات خوبی را به شما میدهند.
این هم یک نکته خیلی مهم است. دیگر در دنیای امروز جای این نیست که از اشعار گذشتگان گزیدهای گردآورید و آن را به نام یک کتاب جدید بفروشید و عدهای آنها را بخرند. یا اینکه یادداشتهای روزانهی خود را بعد از ۱۰ سال چاپ کنید و مردم استقبال کنند.
اگر کسی امروزه روز وبلاگنویسی نکند، انگار وجود ندارد. همیشه به اینجا که میرسم یاد این جملهی معروف میافتم:
Publish or Perish
مرتبط با مقالۀ چرا وبلاگنویسی میکنم؟
- چه زمانی وبلاگنویسی به موفقیت ختم میشود؟
- ۴ عنصر ضروری که در نوشتن یک پست عالی برای وبلاگ خود مد نظر داشته باشیم.
- راهنمای گام به گام نوشتن یک پست وبلاگ
اگر دوست دارید همیشه اولین نفری باشید که از به روزرسانیهای سایت مطلع میشوید، لطفاً ایمیل خود را در قسمت زیر وارد کنید.
Photo by Suzy Hazelwood from Pexels
Photo by Brigitte Tohm on Unsplash