تجربه زندگی بدون موبایل و اینترنت

لابد فکر می‌کنید تجربه زندگی بدون موبایل و اینترنت یک امر نشدنی است! اما نه. خیلی هم نشدنی نیست.

داستان از این قرار است که گوشی موبایلم ناگهان خراب شد. تعمیرکار هم گفت که تعمیر آن بی‌فایده است. چون که علت خرابی از سی پی یو است و باید به اندازه پول یک گوشی نو روی آن خرج کنی. بعدش هم معلوم نیست که آیا خوب کار کند یا نه!

به قول قمی‌ها این کار یک حسن خوب دارد و یک حسن بد.

حسن بدش این است شماره تلفن‌هایی که روی گوشی ذخیره شده بود را از دست داده‌ام.

حسن خوبش هم این است که دنیای من باز هم ساکت‌تر شد.

اول از حذف تلگرام شروع شد. بعد فیسبوک و توییتر. حالات هم که گوشی ندارم. وقت بیشتری برای نوشتن و خواندن دارم.

البته اینکه توانستم راحت از شبکه‌های اجتماعی دل بکنم بیشتر برمی‌گردد به هفته‌ای که اینترنت قطع بود. که البته قصه مفصلی است که به زودی آن را خواهم نوشت.

تجربه زندگی بدون موبایل و اینترنت خیلی هم تجربه بدی نیست. ابتدای کار فکر می‌کنی یک خلاء بزرگ از دست داده‌ای. ولی اندک اندک متوجه این نکته می‌شوی که این خلاء بیشتر از اینکه یک خلاء ناشی از نبود یک نیاز اساسی در زندگی باشد، برمی‌گردد به یک اعتیاد.

قسمت مهمی از مصرف روزانه ما از گوشی موبایل و اینترنت فقط یک اعتیاد است.

باید یاد بگیریم که ما باید کنترل‌گر این فن‌آوری‌ها باشیم و نه آن‌ها کنترل‌گر ما. بنابراین دوست دارم بیشتر وقتم را برای کارهای مهم و مفید و همچنین برای آدم‌های اطرافم بگذارم تا وقت صرف کردن بابت یک اعتیاد.

تصمیم گرفتم از این اتفاق استقبال کنم و نیتی که مدتی توی ذهنم بود را پیاده کنم. لذا تصمیم گرفتم یک گوشی ساده‌ی نوکیا بخرم. و بعد هم سر فرصت یک تبلت خوب ده اینچی.

گوشی را البته از دیجی‌کالا خریده‌ام و باید چند روزی صبر کنم تا از راه برسد.


در همین زمینه:


Photo: Design vector created by macrovector – www.freepik.com