جملۀ «توضیح دادن نشانۀ ضعف است» مهران مدیری (اینجا) تقریباً تبدیل به یک ضربالمثل شده است. در برخورد اولیه، این جمله خیلی موجه و معقول است طوری که کسی به آن شک نمیکند. اگر شما هم فکر میکنید که «توضیح دادن نشانۀ ضعف است» از شما میخواهم که جداً در افکار خود تجدیدنظر کنید.
توضیح دادن نه تنها نشانۀ ضعف نیست که حتی یکی از ویژگیهای انسان معاصر و مدرن است. انسانها با هم حرف میزنند، افکار خود را بیان میکنند، به حرف همدیگر گوش میدهند، به جای قضاوتهای عجولانه، از هم سؤال میپرسند تا یکدیگر را به بهترین شکل ممکن درک کنند.
در مقابل انسان رشدنیافته که مهارتهای استدلالی و فکری لازم را ندارد، با خیالبافیهای خود در مورد کسی قضاوت میکند، بر مبنای قضاوتهای کج و معوج خود راجع به او تصمیم میگیرد، پشت سر او بدگویی میکند یا برعکس بر مبنای همان خیالبافیها و قضاوتهای غلط از او تعریف میکند و به او اعتماد میکند. هر گاه شما بخواهید به این فرد بگویید که اشتباه میکند او به شما خواهد گفت: توضیح دادن نشانۀ ضعف است.
پیام آنها چیزی جز این نیست: مشکل از توست. تو ضعف داری. (تو کافی نیستی)
هر وقت فکر میکنید که با توضیح دادن چیزی به کسی ضعیفتر میشوید یعنی با فردی روبهرو هستید که از منطق، استدلال، تفکر انتقادی، مهارتهای حل مسأله و شیوۀ درست گفتگو و تصمیمسازی هیچ بویی نبرده است و در واقع در ذهن خود زندگی میکند؛ در چنین شرایطی، همیشه هم لازم نیست که توضیح بدهید. اما این را هم بدانید که اگر شما فرد اهل گفتگو هستید، سرزنش نباید متوجه شما باشد.
بعضی در توجیه این جمله چنین میگویند که هر چه بیشتر توضیح بدهید بیشتر فحش میخورید و توهین میشنوید. سؤال: اینکه شما سعی دارید ایده و عقیدۀ خود را توضیح بدهید و دیگران بیشتر به شما توهین کنند و کمتر و کمتر به شما گوش بدهند، نقطه ضعف شماست یا آنها؟
این شیوۀ سرزنشگرها و زیادهخواهان است که زیادهخواهی میکنند، خودخواهانه از موقعیتها استفاده میکنند، راجع به شما قضاوت غلط میکنند، نسبت به شما رفتاری توهینآمیز دارند و … اما همین که مقابل آنها بایستید، با مهارت تمام شما را مورد سرزنش قرار میدهند: توضیح دادن نشانۀ ضعف است. آنها با گفتن این جملۀ میخواهند شما را ساکت کنند.
توضیح دادن نشانۀ ضعف نیست. این که مقید به این باشید که برای کسی توضیح بدهید تا توجه و تأیید او را بخرید نشانۀ ضعف است. حرفهای مهران مدیری را اگر در ویدئویی که در ابتدای نوشته لینک کردهام گوش کرده باشید متوجه میشوید که حرفهای او نیمی درست و نیمی غلط است. از این جهت درست است که وقتی صحبت از این میشود که هر چه بیشتر توضیح بدهید بیشتر توهین میشنوید و اگر بیشتر ادامه دهید به جایی میرسید که باید بنشینید و گریه کنید، فردی را میبینیم که در موقعیت تأییدطلبی گیر افتاده است، و اِلا چه اصراری هست که چیزی را برای کسی یا کسانی توضیح دهیم که از ابتدای کار هم نمیخواسته به حرفهای گوش کند و توضیحات ما را بشنود؟ اما اینکه توضیح دادن را همیشه نشانۀ ضعف بدانیم حرف بسیار غلطی است.
مطمئنم در مورد تأییدطلبی و اجازهطلبی به اندازۀ کافی اطلاعات دارید. به نظر من، این در جستجوی تأیید دیگران و کسب اجازه از آنهاست که نشانۀ ضعف است. اگر فکر میکنید کاری درست است آن را انجام دهید و با توضیح مکرر چیزهایی که ممکن است خیلی واضح باشند از کسی که از ابتدا هم نمیخواسته شما را بپذیرید و توضیحات شما را بشنوند انتظار دریافت تأیید و اجازه نداشته باشید.
همیشه از مسیر منطق بروید و سعی کنید از قضاوتهای عجولانه دوری کنید. در عین حال هستند کسانی که به هیچ وجه در جادۀ منطق حرکت نمیکنند. بهتر است از ابتدا طوری به افراد نزدیک شویم که اصلاً در موقعیتی گیر نیفتیم که مجبور به توضیح دادن باشیم. چون بعضیها از ابتدا هم نمیخواستهاند از شما چیزی بشنوند، چه برسد به اینکه گوش کنند و بر مبنای توضیحات شما دیدگاه خود را عوض کنند! آنها فقط به فکر خواستۀ خود بودهاند. این را هم در خاطر داشته باشید که گاهی هم رها کردن بهترین استراتژی برای برنده شدن است.
گاهی لازم است چیزی را برای کسی توضیح بدهیم و گاهی هم بهتر است سکوت کنیم و کاری را که میدانیم درست است انجام دهیم. در هر صورت ضعف از ما نیست که آدم اهل گفتگوی هستیم.
در همین زمینه:
Image by storyset on Freepik
خیلی خوب بود
با توجه اینکه گاهی توضیح مفاهیم عمیق تری هم دارد
درسته. خیلی از اوقات همین قضیه صادقه. باید دو طرف شفاف حرف بزنن و توضیحات لازم رو بدن تا در یک مورد به تفاهم و درک متقابل برسن.
مطلب بسیار دقیقی بود
ممنونم خیلی لطف داری
عالی بود. موافقم
سلامت باشید. ممنونم