امروزه وبلاگنویسی به قدری متداول شده است که دیگر مردم، مثل سابق، هیچگاه وقت کافی برای خواندن همه پستهای جدیدی که بر روی وبلاگها قرار میگیرند، ندارند. طبق آنچه وبلاگنویس مشهور و تأثیرگذار نِیل پتل (Neil Patel) عنوان میکند از هر ۱۰ نفر بازدیدکننده ۸ نفر تنها عنوان مطالب وبلاگ شما را مرور میکنند و فقط دو نفر بر روی مطلبی خاص کلیک خواهند کرد. بنابراین باید به این اندیشید که چگونه میتوان تعداد خوانندگان وبلاگ را افزایش داد. چرا که صرف تعداد بازدیدهایی که بر روی وبلاگ شما انجام میشود به این معنا نیست که نوشتههای شما به دقت خوانده شدهاند. در اینجا به مرور ۲۰ نکتۀ وبلاگنویسی میپردازیم که میتواند به من و شمای وبلاگنویس در این زمینه کمک کند.
۲۰ نکتۀ وبلاگنویسی که باید آنها را رعایت کنید:
۱. تکلیف خود را با خود روشن کنید.
اگر وبلاگ شما تخصصی است باید فقط به مطالب تخصصی بپردازید. اشتباه بسیاری از افراد در وبلاگنویسی فارسی این است که بین وبلاگ یادداشتهای شخصی و وبلاگ تخصصی در حالت سرگیجه به سر میبرند. معمولا وبلاگهای شخصی نام فرد نویسنده را در دامین، عنوان و توضیحات خود به همراه دارد. مثلاً:
www.myname.com
یادداشتهای شخصی فلانی
در حالی که یک وبلاگ تخصصی باید در همه جا موضوع خود را به وضوح بیان کند، مثلاً:
www.riazi-easy.com
آموزش ریاضی تمام مقاطع تحصیلی
اگر وبلاگ شما در زمینهی ریاضیات یا نحوه پنچرگیری کامیون ده تن است، در اینصورت اصلاً و اصلاً به خاطرات روز سیزدهبهدر و یا گالری عکسهای شخصی یا نظرتان در مورد ترافیک تهران و … نپردازید. اگر سینهای مالامال سخن دارید چرا چند وبلاگ راهاندازی نمیکنید؟ بارها شده که به وبلاگی فارسی در زمینهی کدهای اچتیامال مراجعه کردهام و از هر ده پست یکی را هم مرتبط با موضوع نیافتهام. بماند که مطالب مربوط به کدها و نرمافزارها هم گاهی به روز نبوده و …
۲. به فارسی درست بنویسید.
از فارسی معیار استفاده کنید. آئین نگارش را رعایت کنید، و از علائم سجاوندی به درستی استفاده کنید. لهجهی تهرانی هرچند که متداول است ولی معیار نگارش ما نیست، دقت لازم برای بیان مسائل تکنیکی را ندارد و شما را بچهای نوجوان نشان خواهد داد که جدیت لازم برای انجام یک کار حرفهای را ندارد. در بعضی وبلاگها نوشتهها گنگ و اعصاب خوردکن هستند. گاهی از کلمات اضافی و بیمعنی استفاده میشود و در نهایت جملهای ساخته میشود با بیست کلمه و بدون معنا! به هر روی اگر مینویسید به فارسی معیار بنویسید. به شکل درست بنویسید. با رعایت تمام نکات نگارشی بنویسید. مطمئن شوید از کمترین کلمات برای بیان بیشترین معنا استفاده کردهاید و نوشتهی شما هیچگونه ابهام و یا کژتابی را ندارد.
۳. دیکته مهم است. دیکته مهم است. دیکته خیلی مهم است.
در نظر بگیرد حین خواندن یک مطلب مهم، مخاطب شما ناگهان با یک اشتباه دیکتهای یا اشتباه در کاربرد معنای یک واژه روبهرو شود، فکر میکنید که او لبخند خواهد زد و با خود خواهد گفت چه دختر خانم یا آقا پسر با نمکی؟ نه! معمولاً افراد جدی که در پی یافتن پاسخی برای پرسش خود هستند در چنین مواردی ناراحت میشوند و ممکن است وبلاگ شما را برای همیشه ترک کنند.
۴. عنوان مطلب را مناسب انتخاب کنید.
عنوان هر مطلب مانند تیتر اول یک روزنامه است. هرچهقدر انتخاب تیتر شمارهی یک برای یک سردبیر کاری حرفهای است و در دانشکده آموزش آنرا میبیند و در کنارش تجربهی چندین سالهی خود را هم به کار میگیرد تا بهترین و فریبندهترین تیتر ممکن را انتخاب کند، برای شما هم انتخاب عنوان یک مطلب همانقدر مهم و حرفهای باید باشد. فراموش نکنید که با گذر زمان و مطالعه و نوشتن زیاد اندک اندک در این کار استاد خواهید شد. اما هیچگاه تیترهای دروغین و سرابگونه انتخاب نکنید! چرا؟ چون باعث عصبانیت مخاطب شده و در نهایت آنها را از شما دور خواهد کرد. لذا صداقت و زیرکی و ارتباط معنایی مستقیم هر سه با هم، ویژگیهای یک عنوان مناسب هستند.
۵. نوشته را به شکل «من» و «شما» بنویسید.
اگر شما در نوشتهی خود به شکل درستی از این ترکیب استفاده کنید، آنگاه توانستهاید متنی با روح مکالمهای بنویسید که از فرمت متداول سخنرانیوار که خستهکننده هم هست، فاصله گرفتهاید. برای خوانندگان شما خیلی مهم خواهد بود اگر احساس کنند مورد خطاب شما هستند، گویی شما برای آنها چنان اهمیتی قائل هستید که این نوشته دقیقاً برای آنها نگاشتهاید.
۶. پاراگرفهای نوشتهی خود را بیشتر از ۵ یا ۶ جمله نبندید.
پاراگرافهای طولانی باعث خستگی خوانندهی شما خواهد شد. گاهی بعضی افراد ممکن است ملاحظهی فضای آنلاین و تفاوت مطالعه بر روی مانیتور و کاغذ را نداشته باشند و مرتب از جملات طولانی و پیچیده استفاده کنند. این نوع نگارش لزوماً نشانه ادب و سواد فرد نویسنده نیست. حتی در دنیای کلاسیک کاغذ و جوهر چاپ که افراد نوشتهای در مجلهای، روزنامهی و یا کتابی را با حالت لم داده و با کمال آرامش مطالعه میکردند هم این نوع نگارش مورد طبع خیلیها نبود. چون اساساً طویلنویسی، در هم پیچاندن مفاهیم و ارتباط بین آنها و استفاده از کلمات مهجور و … هیچکدام در ادبیات فارسی (و سبک نگارشی هیچ کشوری!) توصیه نشده که برعکس آن را نشانهای از ضعف در منطق و قدرت استدلال فرد نویسنده دانستهاند؛ طوری که وی نمیتواند مفاهیم را از هم باز کرده و در قالب چند جملهی ساده آنها را بیان کند. لذا گنده گویی از باسوادی نیست! در ۵ یا ۶ خط پاراگراف خود را ببندید.
۷. در هر پاراگراف فقط به یک مطلب بپردازید.
برای هر پاراگراف عنوانی مستقیم و نشاندهندهی موضوع همان پاراگراف انتخاب کنید. به طوری با یک مرور ساده، منِ خواننده متوجه شوم که شما دقیقاً به چه چیزهایی در مطلب خود پرداختهاید و چگونه آنرا مرتب کردیهاید. به نحوی که اگر فقط قسمتی از این متن به کار من میآید همان را بخوانم و اگر همهی متن برای من مفید است در این صورت همین پاراگرافبندی با عنوانهای مناسب پیشاپیش باعث نظم ذهنی در من خواهد شد.
۸. پارگراف «نتیجهگیری» داشته باشید.
برای نوشتهی خود یک پارگراف پایانی برای جمعبندی و نتیجهگیری در نظر بگیرید و نام آن را هم دقیقاً «نتیجهگیری» بگذارید. این کار جدای از اینکه فرم نوشتهی شما را حرفهایتر خواهد کرد، اما خیلی از خوانندگان را نیز ترغیب خواهد کرد که نوشتهی شما را با دقت بخوانند. شاید عجیب به نظر برسد اما خیلی از خوانندگان ابتدا به قسمت نتیجهگیری رفته و بعد از اینکه دریافتند کل مطلب دربارهی چیست و چه خواهد گفت کنجکاوتر شده و برمیگردند و مطلب را از ابتدا با دقت میخوانند. این جمله را بخوانید: «… لذا به این نتیجه میرسیم که گرانی دلار و دیگر ارزهای خارجی نه تنها به ضرر اقتصاد ملی نیست که بلکه با یک برنامهریزی درست میتواند انگیزه تولید در بین تمام افراد جامعه را بیدار کند…» آیا چنین جملهای شما را تحریک نخواهد کرد که برگردید و مقالهای اقتصادی که ممکن است کمی طولانی هم باشد را از ابتدا و با دقت بخوانید؟
۹. مطالب وبلاگ را همراه با اطلاعات خود منتشر کنید.
یعنی صرف مقداری جدول و داده نمیتواند مخاطب را پای ثابت مطالعهی مطالب شما گرداند. خیلی از خوانندگان سواد لازم برای تحلیل خیلی از دادهها را ندارند. یادمان باشد هر کدام از ما به دانشگاه رفته و رشتهای تحصیلی متفاوت از دیگری را خواندهایم تا در آینده متخصص همان زمینه باشیم. قرار نیست همه حرف من را به همان میزان که من متخصص هستم درک کنند. لذا در کنار نقل مطالب دیگران، رسم جدال و نمودارها، در کنار معرفی کتابها و نشریات، همراه هر خبر که روی وبلاگ خود به اشتراک میگذارید و … حتماً نظر خود را بیان کنید. تحلیل خود را بنویسید. اطلاعاتی که از گوشه و کنار دارید را به طور منظم و مناسب ذکر کنید. از هر پست درگاهی بسازید برای حالتی که فردی چیزی از آن موضوع نمیداند و با خواندن مطلب شما ذهنش به روی دریچههای بسیار باز شود. یادتان نرود طوری بنویسید که مخاطب فرق بین نظر شخصی شما و اطلاعات مسجل آن موضوع تفاوت قائل شود. این کار نوعی حس احترام در مخاطب نسبت به شما ایجاد خواهد کرد.
۱۰. به جذابیت بصری مطلب توجه داشته باشید.
یک عکس مناسب (البته در سایز مناسب)، یک گرافیتی، یک کارتون و … میتواند به چند برابر شدن قدرت رسانایی مطلب کمک کند.
۱۱. مطمئن شوید که نوشتهی شما قابل عملیاتی شدن هم هست.
همهی حرفهایی که گفتهاید باید خروجی رفتاری داشته باشد. اگر نوشتهای در خصوص چیزی خاص (کدهای اچتیامال، نحوه کار با مدل خاصی از یک دوربین عکاسی حرفهای، نحوه نصب یک نرمافزار تخصصی، مطلبی در حیطه روانشناسی رابطه و …) قابل پیاده سازی نباشد و مخاطب شما بعد از چند بار امتحان کردن متوجه شود که کل نوشتهی شما احتمالاً بر مبنای دانش اشتباه، یا تخیل و تجربیات شخصی نویسنده و … نوشته شدهاند وبلاگ شما را ترک کرده و هرگز برنخواهد گشت.
۱۲. از قالب مناسب استفاده کنید.
قالب مناسب قالبی است که در سریعترین زمان فرد را به قسمتی که نیاز دارد رهنمون سازد. این روزها خیلی از قالبها این زیادی گرافیکی هستند. اسلایدهای بیمورد و کلی اِلِمان بیمعنی و بی مصرف دارند. ولی در همان حال اصلاً منوی دسترسی خوبی ندارند که بتوان به سادگی به تمام بخشها و زیر بخشهای مطالب آن وبلاگ خاص دسترسی یافت. یک بار در حین کار با وبسایت یک دانشگاه معتبر جهان متوجه شدم که در طی چند مرحله سایت این دانشگاه طراحی شده و در نهایت به خیال اینکه در زمان و هزینه صرفه جویی کنند سه پوسته که توسط سه تیم متفاوت و در سه زمان متفاوت و برای سه کار متفاوت طراحی شدهاند را به هم دوختهاند. لذا تعداد زیادی از لینکها از صفحهی اول و منوی دسترسی قابل یافتن نیستند! به همین راحتی حجم زیادی از مطالب در قالب چال میشوند.
۱۳. از ابزارهای حرفهای استفاده کنید.
فهرست دسترسی (منو) که دستهبندیها و صفحات اصلی را در جای مناسبی از وبلاگ نمایش میدهد. صفحهای برای فرم تماس با ما، صفحهای مخصوص پرسش و پاسخ، صفحهای برای توضیح سیاستهای وبلاگ و یا انتظاراتی که از مخاطب در خصوص کامنت گذاری و غیر دارید که معمولا در صفحهای به نام قوانین و شرایط گرد هم میآیند، و صفحهای برای آرشیو مطالب گذشته داشته باشید. در سایدبار وبلاگ خود از فهرست تگها (که در حکم فهرست موضوعی تمام مطالب شما هستند)، از لینکهای عضویت در شبکههای اجتماعی و خبرنامه، از ابزار جستجو در مطالب وبلاگ، و از لینک مطالب پربازدید و … استفاده کنید اینها همه و همه ابزارهایی هستند که برای مخاطب جستجوگر نقش حیاطی دارد. از اینها غافل نباشید.
۱۴. به رنگبندی و سایزهای وبلاگ هم توجه کنید.
فاصله بین ستونها، عرض ستونها، سایز فونتها و همه و همه تأثیر به سزایی در میزان دلنشینی و یا خستهکنندگی وبلاگ دارد. اشتباه خیلی از توسعهدهندگان وب این است که با مانیتورهای بزرگتر از ۱۷ اینچ به طراحی قالب میپردازند. هر چند که ممکن است قالب به اصطلاح تطابقپذیر (responsive) باشد اما در مانیتورهای ۱۵ اینچ به پائین خیلی یغور و درشت دیده شود که لذا زیبایی نخواهد داشت.
۱۵. مطالب دیگران به درد شما نخواهد خورد.
اشتباه بعضی از افراد این است که فکر میکنند هرچهقدر مطالب پربازدیدتری از جاهای مختلف را کپی کرده و در وبلاگ خود بازنشر دهند به سئوی خود کمک کردهاند! یا تعداد تگهای زیاد و یا تنوع مطالب زیاد (مثلاً وبلاگی دربارهی همهی درسهای دبیرستان) در حالی که در دراز مدت وبلاگهای تک موضوعی و یا در نهایت سه موضوعی که به طور خِبره به تولید محتوای دست اول میپردازند موفقتر و ماندگارترخواهند بود.
۱۶. تبلیغات را به اندازه و به شکل مناسب استفاده کنید.
قراردادن تبلیغات بر روی وبلاگ ایدهی خوبی است، اما چه مقدار؟ و آیا اینکه شما اولین نفری هستید که این ایده را کشف کردهاید؟ مخاطب را با این جینگولک بازیها عصبانی و یا خسته نکنید. از هر چیز به میزان مناسب و به شکل درست و حرفهای استفاده کنید.
۱۷. برای مخاطب مزاحمت روانی ایجاد نکنید.
اشتراک در خبرنامه و یا عضویت در کانال تلگرامی و … همه و همه ایدههای خوبی هستند و به شما کمک خواهند کرد که با مخاطبان خود ارتباط محکم و ماندگارتری داشته باشید. اما اگر به کرات و به شکلی تهاجمی از پاپآپهای مختلف استفاده کنید و در روند مطالعهی مطالب خلل ایجاد کنید آیا خود شما برای مخاطب خود مزاحمت روانی ایجاد نکردهاید؟ بهتر نیست در جای مناسبی از وبلاگ که به خوبی دیده میشود فرم عضویت در خبرنامه و یا لینک ورد به کانال تلگرام و … را قرار دهید تا اگر مخاطبان شما از مطالب شما رضایت خاطر داشتند خود با میل و علاقه در پی عضویت در کانال تلگرامی شما باشند؟
۱۸. مخاطب خود را بیسواد فرض نکنید.
سایتهایی دیدهام که ابزارهای ضروری مانند اشتراک در خبرنامه، اشتراک RSS، لینک شبکههای اجتماعی، نمادکهای اشتراک در شبکههای اجتماعی (زیر هر مطلب) و … اصلا استفاده نکردهاند. شما میتواند دامنه هر وبسایتی اعم از مستقل و غیر مستقلی را در آراساس ریدرها وارد کرده و از آن طریق از به روزشدن خیل عظیمی از وبسایتها و وبلاگها مطلع شوید. امروزه در قسمت Reading List سایت بلاگر و همچنین قسمت Reader سایت وردپرس میتوانید دامنهی هر نوع وبلاگ و هر نوع وبسایتی را وارد کرده و از همان طریق از به روز شدن آنها مطلع شوید، ولی فقط برای حالتی که آن سایت و یا وبلاگ RSS خود را فعال نموده باشد.
۱۹. کپیرایت را رعایت کنید.
اگر عکسی از جایی میآورید، اگر مطلبی را از جایی نقل میکنید در هر حال کپیرایت و قوانین مربوط به آن را رعایت کنید. افراد صاحب اثر میتوانند شما را به دادگاه کشانده و کار و حرفهی شما را تا مرز نابودی ببرند. بماند که اگر مطلبی را بدون ذکر منبع ذکر میکنید مخاطبانتان هم به شما بدبین خواهند شد.
۲۰. مواظب باشید در دام نیفتید.
در شبکههای اجتماعی انتشار مطالب ممکن است (لااقل تاکنون اینگونه بوده ولی برای آینده فکر نکنم) هیچ مسئولیتی ندارد! هر چیزی که شنیدید سریع بازنشر نکنید. مطمئن باشید مطلب موثق و درست است. خبر بیاساس و یا مطلب دروغ و غیرعلمی بعد از مدتی افراد را از وبلاگ شما گریزان خواهد کرد. به اضافه اینکه این کار مسئولیت حقوقی سنگینی برای شما خواهد داشت.
نتیجهگیری
وبلاگنویسی یک فعالیت تخصصی و جدی است که میتواند به دلایل مختلف صورت بپذیرد. هر فردی در هر طبقهای از اجتماع میتواند درپی هدفی خاص باشد. توجه داشته باشید که باید این کار را بیاموزید تا در آن موفق باشید. صرف اینکه پزشک موفقی باشید نمیتواند موفقیت شما در وبلاگنویسی را تضمین کند. اینکه یک خانم خانهدار هستید به این معنا نیست که برای این کار مناسب نیستید. کار نیکو کردن از پر کردن است. هر چه را که خوب بیاموزید و سپس آموختهها را خوب پیاده کنید، بپرسید و تجربه کنید و اشتباهات را برطرف کنید، در همان کار استاد خواهید شد. لذا بیاموزید و بیاموزید و بیاموزید. شکست در وبلاگنویسی امری کاملاً متداول است. خیلی از افراد با ایتکه خیلی معروف هستند و وبلاگنویسی میکنند اما در امر تأثیرگذاری بر جامعهی هدف خیلی ناموفق هستند و لذا به جای اینکه از شبکههای اجتماعی به عنوان ابزاری برای همرسانی استفاده کنند و در واقع مستقل از این فضا باشند، به نوعی آویزان این شبکهها هستند تا ذرهای توجه جلب کنند. این نوع استفاده از شبکههای اجتماعی که خیلی متداول است هم در دراز مدت فرد را به هیچ کجا نخواهند رساند و تمام زحماتش را به هدر خواهد داد و هم اینکه وی را از فضای پر پتانسیل اینترنت خسته خواهد کرد. سواد اینترنتی خیلی مهم است و باید آن را آموخت تا بتوان از آن برای رسیدن به هدفهای بزرگ استفاده کرد.
این لیست ۲۰ نکتۀ وبلاگنویسی را خواندید و امیدوارم برای شما مفید بوده است. به نظر شما چه نکتۀ حیاتی دیگری را میتوان به این لیست اضافه کرد؟
پیشنهادهای خود را در قسمت کامنتها برایم بنویسید.
در همین زمینه
اگر دوست دارید همیشه اولین نفری باشید که از به روزرسانیهای سایت مطلع میشوید، لطفاً ایمیل خود را در قسمت زیر وارد کنید.
Photo by Stephen Phillips – Hostreviews.co.uk on Unsplash