آیا مشکل اعتماد به نفس دارید؟

اعتماد به نفس

اعتماد به نفس یعنی چه؟ اعتماد به نفس را می‌توان به طور ساده این گونه تعریف کرد: داشتن تصور مثبت از خود. فردی که فکر می‌کند فردی لایق، کارآمد و شایسته است را فردی دارای اعتماد به نفس در نظر می‌گیریم. اولین نتیجۀ این تعریف این است که پس عدم اعتماد به نفس، یعنی اینکه فردی فکر می‌کند لایق، کارآمد و شایسته نیست. فردی که تصوری منفی و مخدوش از خودش دارد! هر چند که این امر واقعیت دارد، ولی وقتی این گونه به آن می‌نگریم بلافاصله دچار یک تعجب آنی می‌شویم. و آن اینکه چرا باید یک فرد نسبت به خودش تصور منفی داشته باشد. اینکه من کسی را قبول نداشته باشم، شاید طبیعی باشد ولی آیا این امر غیر طبیعی نیست که من خودم را قبول نداشته باشم؟ متأسفانه این امر واقعیت دارد که عده‌ای همیشه دیگران را لایق‌تر و توانمندتر از خود می‌بینند. در اینجا دو سؤال

ادامۀ مطلب

من و سگم بهش خندیدیم، ما و شبکه‌های اجتماعی

شبکه‌های اجتماعی

این داستان رو با دقت بخونید «دیروز داشتم برمی‌گشتم خونه. دیدم همسایه‌مون داره با گربه‌اش صحبت می‌کنه. جالب اینه که فکر می‌کرد اون می‌فهمه. وقتی رسیدم خونه برای سگم تعریف کردم. من و سگم کلی بهش خندیدیم.» حکایت ما و شبکه‌های اجتماعی همین موضوعه. ما فکر می‌کنیم که «گربه» حرف ما رو می‌فهمه. جالبه اونهایی که به ما و صحبت کردن ما به گربه ایراد می‌گیرن، خودشون می‌رن و این جریان رو برای «سگ» خودشون تعریف می‌کنن و به ما می‌خندن. شبکه‌های اجتماعی هر چی هست با هر کاربردی، قطعاً قرار نیست جای روابط انسانی رو بگیره. درد دل کردن با یه دوست مطمئن که حرف ما رو درک می‌کنه و ما رو دوست داره، قطعاً بهتر و از درددل کردن با یک غریبه است. در این کسی شک نداره. ولی چطور می‌شه که فکر می‌کنیم هر محتوایی رو می‌شه در شبکه‌های اجتماعی نشر داد؟ هر کی خودش مسئول رفتار

ادامۀ مطلب

باشه بعداً انجام می‌دم و هیچ وقت انجام نمی‌دم!

باشه بعداً انجام می‌دم

باشه بعداً انجام می‌دم . این جمله پرتکرارترین جمله‌ای هستش که در طول روز به خودمون یا دیگران می‌گیم. نکته این نیست که هر بار که کاری پیش اومد ما باید حتماً و حتماً همین الان انجامش بدیم والا دنیا به آخر می‌رسه. بلکه نکته اینه که این جمله رو باید در مورد کارهای غیرضروری که ربطی به اهداف ما ندارن بگیم. در مورد کارهایی که به اهداف ما ربط دارن و باعث می‌شن که به خواسته‌های مالی و غیرمالی‌مون برسیم، نباید این چنین جمله‌ای گفت. نباید کار اصلی‌مون رو ول کنیم و بریم بچسپیم به یه سری کار دیگه که نه ضروری هستن و نه لازم. کارهایی رو که باعث وقت تلف شدن می‌شن و ما رو از اهدافمون دور می‌کنن رو با حرص و ولع بیشتری انجام می‌دیم ولی کارهای مهم زندگی‌مون رو با جمله «باشه بعداً انجام می‌دم» به زمانی در بی‌نهایت حواله می‌کنیم. باشه بعداً انجام

ادامۀ مطلب

بعداً وجود نداره، بعداً آدم پیر می‌شه

بعداً وجود نداره

از تنبلی خودت خسته نشدی؟ بعداً وجود نداره. بعداً چای سرد می‌شه، بعداً آدم پیر می‌شه، بعداً زندگی تموم می‌شه. بعداً وجود نداره، همین الان شروع کن. چند وقته که می‌خواهی چیزی یادبگیری و هنوز هیچ اقدامی نکردی؟ چند وقته که می‌خواهی کاری رو تموم کنی، ولی هنوز شروع نکردی؟ پایان‌نامه‌ات چند وقت دیگه باید همین جوری بلاتکلیف و ناتموم باشه؟ این همه تب باز روی مرورگر سیستمت کی باید خونده بشن؟ چند وقته می‌خواهی باشگاه رو شروع کنی ولی هنوز هیچ کاری نکردی؟ این همه پیام نخونده توی کانال‌ها و گروه‌های تلگرام تا کی باید روی هم تلنبار بشن؟ کتاب‌های نخونده که توی قفسه هستن و معلوم نیست کی خونده بشن؟ کارهای ناتمام، حرف‌های نگفته، آموزش‌های به تعویق افتاده و … بعداً وجود نداره، شنبه دیره، فردا هم دیره. روز مناسب امروزه، و لحظه مناسب الانه. نکنه فکر کردی تا آخر دنیا وقت داری کارهات رو انجام بدی، و

ادامۀ مطلب

چرا تمرکز نداریم؟

تمرکز

تمرکز کلید موفقیت – قسمت اول: چرا تمرکز نداریم؟ تمرکز موضوعی است که خیلی از ما با آن دست و پنجه نرم می‎کنیم. در این مقاله به این مسأله می‌پردازیم که چرا تمرکز نداریم. این مسأله البته از زاویه نگاه شناختی بررسی می‌شود. بقیه پارامترهای تأثیرگذار بر روی تمرکز و همچنین اینکه چگونه می‌توان تمرکز بهتری داشت را در قسمت‌های بعدی این مقاله خواهیم خواند. در این مقاله قسمت‌های زیر را خواهیم خواند: معنای دقیق این کلمه. تمرکز کلید موفقیت‌های بزرگ چرا تمرکز نداریم؟ تفکرات اشتباه در این باره در معنای کلمه‌ی تمرکز «تمرکز» و «مرکز» هر دو از یک ریشه هستند. به معنای ساده تمرکز یعنی «مرکزیت» بخشیدن به یک فعالیت که برای ما اولویت دارد. بنابراین شما زمانی تمرکز خوبی روی موضعی دارید که آن را در زندگی خود مرکزیت داده باشید. یا به عبارتی در مرکز توجه و زمانبندی روزانه شما باشد. این را از این جهت

ادامۀ مطلب

کنجکاوی خواندن و کلیشه‌های فکری

کنجکاوی خواندن

در اینجا می‌خواهم کمی راجع به یک اخلاق سطحی که از دوستداران ادبیات (و به طور کلی فرهنگ دوستان) دیده‌ام صحبت کنم. من به شخصه آدم کنجکاوی هستم. فراتر از نام نویسنده و ناشر، یا میزان شهرت یک اثر، آن را برای خواندن انتخاب می‌کنم. در این کار مانند کودک کنجکاوی هستم که توی رودخانه رفته و سنگ‌های کف روخانه را زیر و رو می‌کند تا شاید سنگ متفاوت و زیبایی میان خیل سنگ‌های معمولی بیابد. هر بار با امیدواری بیشتری این کار را انجام می‌دهد و فقط به یک نقطه خاص از رودخانه تعصب ندارد. به فکر خیس شدن لباس‌هایش نیست؛ به فکر گذر زمان هم نیست. برای او فقط غرق شدن در این کنجکاوی و لذت کشف سنگی، هر بار زیباتر از دفعه‌ی قبل، مهم است. برای خواندن کتاب خیلی به اینکه نام ناشر، نام نویسنده، نام اثر یا نام مترجم چقدر برای من شناخته شده است؛ اهمیتی

ادامۀ مطلب

اهمالکاری چیست؟ انواع، علل و راه‌های درمان آن

اهمالکاری

اهمالکاری یا به تعویق انداختن کارها چیزی نیست مگر همان امروز و فردا کردن در انجام کارها. این امروز و فردا کردن‌ها معمولاً با گفتن جملاتی مانند «باشه بعداً انجام می‌دم»، «از شنبه شروع می‌کنم»، «حالا باشه بعداً انجام می‌دهم» و … همراه است. قبل از اینکه به تعریف دقیق این کلمه بپردازم و بگویم چه باید کرد، می‌خواهم چند نکته را برشمرم تا یادمان باشد که همۀ ما باید به درمان اهمالکاری بپردازیم: اهمالکاری تقریباً اصلی‌ترین دلایل «هرگز به موفقیت نرسیدن» خیلی از ماست. ما فکر می‌کنیم اهمالکاری باعث می‌شود کاری را یک هفته یا نهایت یکی دو ماه به تعویق بیندازیم، در صورتی که خیلی از کارهایی که قرار بوده انجام دهیم الان چند سال که به تعویق انداخته‌ایم. تجربه به تعویق انداختن کارها چیز غریبی نیست. همۀ دچار آن هستیم. همه می‌دانیم که اگر دچار اهمالکاری نباشیم، در زندگی موفقیت‌های زیادی به دست می‌آوریم. اما چرا با

ادامۀ مطلب