روز دوم: اهمیت گام‌های کوچک و روزانه در رسیدن به موفقیت‌های بزرگ

اهمیت گام‌های کوچک و روزانه

قبل از اینکه دربارۀ اهمیت گام‌های کوچک و روزانه در رسیدن به موفقیت صحبت کنم، لازم است یک نکته را توضیح دهم؛ و آن اینکه این وبلاگ، یک وبلاگ آموزشی است و روی یادگیری تمرکز دارد، بنابراین تمام مثال‌های من در همین زمینه خواهد بود. با این همه این مطالب در مورد کارآفرینی، هر نوع فعالیت مالی و … هم صادق خواهد بود. مثلاً چه بخواهید کاری را راه بیندازید و چه بخواهید یک زبان خارجه یاد بگیرید، در هر صورت باید کمال‌گرایی را کنار بگذارید، یا یک هدف‌گذاری کتبی و منطقی داشته باشید.

بنابراین اگر این سلسله مقالات را دنبال کنید، چیزهای زیادی هست که یاد خواهید گرفت و به کار شما خواهد آمد.

سه سؤال اساسی

از قدیم گفته‌اند سنگ بزرگ نشانۀ نزدن است. شما هم مثل من این ضرب‌المثل را زیاد شنیده‌اید ولی حتماً این را هم تجربه کرده‌اید که با وجود این، باز هم، هر بار که می‌خواهیم کاری را شروع کنیم، بزرگترین سنگ ممکن را برمی‌داریم.

در یادداشت روز اول راجع به هدف‌گذاری صحبت کردیم. همۀ ما هدف‌گذاری بلد هستیم و اتفاقاً در گام هدف‌گذاری خیلی خوب عمل می‌کنیم. حالا در ادامۀ یادداشت روز قبل این سه سؤال را مطرح می‌کنم:

  1. کسی هست که در عمرش لااقل یکی دو بار به طور جدی لیست خواسته‌ها و هدف‌هایش را ننوشته باشد؟
  2. کسی هست که برای آن هدف‌ها برنامه‌ریزی دقیق انجام نداده باشد؟
  3. و حالا سؤال مهم‌تر: از هر صد نفر، چند نفر هستند که بعد از مدتی کار را رها نکنند و احساس بد سرخوردگی به سراغ آن‌ها نیاید؟

در این یادداشت به سؤال 3 جواب می‌دهم.

اهمیت گام‌های کوچک و روزانه

فرض کنید می‌خواهید زبان انگلیسی یاد بگیرید، و برای این کار کتابی را در دست مطالعه دارید که 300 صفحه دارد. ممکن است این طوری برنامه‌ریزی کنید که اگر روزی 10 صفحه بخوانم بعد از 30 روز این کتاب را تمام می‌کنم و اگر به همین ترتیب سراغ منابع بعدی بروم، شش ماهه انگلیسی را خوانده و تمام کرده‌ام و بنابراین شش ماهه خودم را برای آزمون آیلتس آماده کرده‌ام.

تجربۀ آشنایی نیست؟ چند بار برنامۀ شش ماهه ریخته‌اید و بعد از یک ماه آن را رها کرده‌اید؟ احتمالاً یا خودتان یا یکی از اطرافیان و دوستانتان در این دور باطل گیر افتاده‌اید که الان سه سال است مرتب برنامۀ شش ماهه می‌ریزید و به نتیجه نمی‌رسید!

اگر هم کسی به شما می‌گفت برنامه 18 ماهه تا نهایت 24 ماهه بریزید در جواب می‌گفتید که وقت ندارید و تا آن موقع دیر خواهد شد و کار دنیا به آخر خواهد رسید! ولی الان سه سال است که مرتب در برنامه‌های شش ماهه خود شکست می‌خورید و هیچ نتیجه‌ای هم حاصل نکرده‌اید.

سؤال: آیا بعد از دو سال وقت گذاشتن به نتیجۀ مطلوب برسید بهتر است یا بعد از سه سال به هیچ نتیجه‌‎ای نرسید؟

پاسخ این سؤال البته که ساده است. ولی علت اصلی اینکه ما همیشه راهبرد غلط را انتخاب می‌کنیم داشتن عجله برای رسیدن به مقصد است. پیام مخرب «دیر می‌شود» را از ذهنتان پاک کنید.

برای صدمین بار این مثال را می‌زنم: در مسابقۀ خرگوش و لاک‌پشت کی برنده شد؟ شما هم رویکرد لاک‌پشتی را پیش بگیرید.

حالا برمی‌گردیم به نقطۀ آغاز. کتابی که در دست دارید را در نظر بگیرید. روزی 10 صفحه برای مطالعه در نظر می‌گیرید ولی بعد از مدتی متوجه می‌شوید که خواندن 10 صفحه و حل تمرین‌های آن و سپس یادداشت‌برداری و خلاصه کردن نکاتش، نه یک ساعت، که نیاز به حدوداً 3 ساعت زمان دارد.

روز اولی که شروع به یادگیری چیزی می‌کنید، 3 ساعت زمان شما را خسته خواهد کرد. کیفیت یادگیری هم پایین خواهد بود. از همه مهم‌تر اینکه وقتی کاری را تازه شروع می‌کنید خیلی زود با فعالیت‌ها و عادت‌های جاافتادۀ برنامه روزانه‌تان به تناقض برخواهید خورد، در نتیجه ممکن است به ناچار چند روز مطالعۀ خود را قطع کنید و بقیه را خودتان بهتر می‌دانید.

در مقابل با خود این طور عهد کنید که روزی 45 دقیقه وقت می‌گذارم. اصلاً هم مهم نیست که در این 45 دقیقه 1صفحه می‌خوانم یا 10 صفحه. مهم این است که روزی 45 دقیقه را وقت بگذارم.

اگر در این 45 دقیقه فقط یک صفحه از کتاب را یاد بگیرید، بعد از سه ماه کل کتاب را یاد گرفته‌اید (فرض کردیم کتاب 300 صفحه‌ای است).

به همین ترتیب بقیۀ منابع را هم به پایان می‌رسانید.

اهمیت گام‌های کوچک در روند رشد شخصی:

  1. به راحتی برداشته می‌شوند و انرژی زیادی را صرف خود نمی‌کنند بنابراین در انجام آن‌ها تنبلی نخواهیم کرد.
  2. کیفیت انجام آن‌ها نسبت به گام‌های بزرگ بیشتر است لذا لازم به دوباره کاری نخواهیم داشت.
  3. به سرانجام رساندن گام‌های کوچک آسان است و لذا هورمون لذت در بدن ما ترشح خواهد شد که این به نوبۀ خود باعث ایجاد عادت جدید خواهد شد. با گام‌های بزرگ نمی‌توان عادت‌سازی کرد ولی با گام‌های کوچک می‌شود.

یک محاسبۀ ساده

در پایان این بخش یک محاسبۀ ساده را برای شما انجام می‌دهم. فرض کنید که برنامه‌ریزی دو ساله برای یادگیری زبان انگلیسی دارید و در هر روز فقط 2 صفحه را یاد می‌گیرید، در این صورت:

1460 = 2×365×2

تا حالا به این فکر کرده بودید که اگر در یک زمینۀ تخصصی 1460 صفحه مطلب یاد بگیرید در چه جایگاهی خواهید بود؟

نتیجه:

برنامه‌ریزی هفتگی خود را بر مبنای برداشتن گام‌های کوچک بنا کنید.

تمرین امروز

دفتر خود را بردارید و برنامۀ هفتگی که دیروز نوشتید را یک بار بررسی کنید. از این به بعد اول هر هفته، با توجه به اهمیت گام‌های کوچک و روزانه، برای روزهای هفته گام‌های کوچکی در نظر بگیرید که انجام آن در روزی که مقرر کرده‌اید خیلی راحت باشد.

هر سؤالی دارید در قسمت کامنت‌ها مطرح کنید یا از طریق ایمیلی که در صفحۀ تماس با من هست آن را با من در میان بگذارید.

تماس با من

شاد و پیروز باشید

در همین زمینه


برای اطلاع از جدیدترین مقاله‌ها، فیلم‌ها و همچنین کدهای تخفیف در خبرنامۀ سایت ثبت‌نام کنید.


Background psd created by freepik – www.freepik.com

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *