روز سوم: استمرار در کار از هر عامل دیگری مهم‌تر است

استمرار در کار از هر عامل دیگری مهم‌تر است

هر بار که کاری را شروع می‌کنیم انگیزه و انرژی خوبی داریم. ولی بعد از چند روز انگیزۀ ما کم می‌شود و بالاخره بعد از یکی دو هفته انرژی خود را به طور کامل از دست می‌دهیم. این یک امر کاملاً طبیعی است و فقط مختص به من و شما نمی‌شود.

دانستن این که از دست دادن انگیزه یک امر طبیعی است برای رسیدن به موفقیت یک نکتۀ کلیدی است. اگر فکر کنید این فقط شما هستید که انگیزۀ خود را از دست می‌دهید، در این صورت ممکن است دچار حس خودسرزنش‌گری بشوید یا اینکه از اساس سرخورده شوید و دیگر سراغ پروژه‌های مهم زندگی خود نروید.

باور کنید یا نه، این موضوع قصۀ تقریباً قریب به اتفاق آدم‌های اطراف ماست. آدم‌هایی که رؤیاها و آروزهای آن چنانی داشته‌اند ولی بعد از مدتی آن‌ها را رها کرده‌اند.

اگر این را بدانید که به طور طبیعی، ما انگیزه و انرژی خود را برای انجام کارها از دست می‌دهیم، خود را سرزنش نمی‌کنید و در عوض به فکر راه چاره هستید.

امروز می‌خواهم در مورد استمرار در کار صحبت کنم.

چرا انگیزۀ خود برای انجام کارهای مهم از دست می‌دهیم؟

راز این نکته در عمل‌کرد مغز نهفته است. مغر به طور طبیعی دوست ندارد انرژی مصرف کند چون طوری برنامه‌ریزی شده است که برای بقای ما کار کند. بنابراین اگر او را «تربیت» نکنیم، او مدام به ما دستور می‌دهد که «انجام این کار یا آن کار مسلتزم صرف انرژی است و لذا خودت را خسته نکن!».

  • چرا یادگیری زبان، ریاضی، برنامه‌نویسی و چیزهایی مانند این برای ما سخت است و از آن اجتناب می‌کنیم؟
  • چرا خواندن کتاب، گوش دادن به صحبت‌هایی که موضوع‌های پیچیده‌ای دارند برای ما سخت است؟
  • چرا هر نوع فعالیتی که ذهن را درگیر فکر کردن و استدلال کردن، طبقه‌بندی کردن داده‌ها، نتیجه‌گیری کردن و به خاطر سپردن اطلاعات مهم می‌کند برای ما سخت است؟

آیا هیچ کس بر روی کرۀ زمین این کارها را انجام نمی‌دهد؟ چرا خیلی‌ها در این نوع فعالیت‌ها خیلی خوب هستند.

آیا این افراد از یک نیروی ذاتی و مادرزاد برخوردار هستند که برای بقیه قابل حصول نیست؟ خیر این حرف درست نیست.

پس حتماً رازی در کار این افراد هست که ما از آن مطلع نیستیم!

این راز چیست؟ این راز چیزی نیست مگر استمرار در انجام کارها.

استمرار در کار از هر عامل دیگری مهم‌تر است

اگر به تعریف کلمۀ «Discipline» در فرهنگ‌های مختلف نگاهی بیندازید خواهید دید که «نظم» ترجمۀ خیلی خوبی برای این کلمه نیست.

مطابق آنچه فرهنگ‌های کمبریج، کولینز و مریام وبستر گفته‌اند می‌توان این طور گفت:

دیسیپلین = تربیت خود به طوری که توانایی کنترل خویش را داشته باشیم و از قانون تبیعت کنیم یا کارهایی که مفید هستند را انجام بدهیم حتی زمانی که این کارها برای ما سخت هستند.

بنابراین وقتی می‌گویم فردی دیسیپلین دارد، فقط به این معنا نیست که فرد منظمی است و همه چیز را در زمان مناسب و مطابق برنامه انجام می‌دهد، بلکه به معنای دقیق‌تر باید بگوییم فرد دارای دیسیپلین، فردی است که کارهای مهم و مفید زندگی خود را با وجود سختی‌های آن انجام می‌دهد تا در طی زمان به نتایج بزرگ برسد.

همان طور که گفتم مغز به طور معمول دوست دارد ما را از کارهای سخت برحذر دارد تا انرژی کمتری مصرف کنیم. بنابراین هر کدام از ما، باید خودمان را تربیت کنیم تا کارهایی که در ابتدا برای ما دشوار هستند بعد از مدتی تبدیل به عادت‌های درونی شده، و حتی تبدیل به فعالیت‌های لذت‌بخش شوند.

چند مثال:

  • یک ورزشکار از ورزش کردن لذت می‌برد، اما من و شما حتی از یک دویدن 30 دقیقه‌ای در روز هم فراری هستیم.
  • افراد علاقه‌مند به ریاضی از حل کردن مسائل ریاضی لذت می‌برند، اما من و شما از درس ریاضی متنفریم.
  • افرادی هستند که به چند زبان مختلف مسلط هستند، اما من و شما از خواندن یک متن 5 خطی به انگلیسی فراری هستیم.

چرا این فعالیت‌ها برای آن‌ها لذت‌بخش و برای ما رنج‌آور است؟

چون آن‌ها «دیسیپلین» داشته‌اند و با حفظ استمرار در انجام کاری ابتدا آن را تبدیل به یک عادت و سپس تبدیل به یک فعالیت لذت‌بخش کرده‌اند.

رهرو آن است که آهسته و پیوسته رود،

رهرو آن نیست که گهی تند و گهی خسته رود!

نتیجه

اگر منتظر هستید که انرژی و انگیزه داشته باشید تا کاری را انجام دهید، باید بگویم که سخت در اشتباهید. در یادداشت روز قبل گفتم که گام‌های کوچک را وارد برنامۀ روزانۀ خود کنید؛ چرا که اگر گام کوچکی در برنامۀ روزانۀ خود گنجانده باشید، در حفظ استمرار مشکلی نخواهید داشت.

اما اگر خیلی پرفکشنیستی فکر کنید و گام‌های خود را بزرگ در نظر بگیرید، در حفظ استمرار و انجام روزانۀ آن کار به مشکل برمی‌خورید.

مد نظر داشته باشید که باید مدتی به انجام کاری بپردازید، مهم نیست که حال دارید یا حال ندارید، خسته هستید یا خسته نیستید، انرژی و انگیزه دارید یا نه، امیدوارید یا ناامید، افق روشنی پیش روی شماست یا همه چیز را تاریک می‌بینید. اصلاً و اصلاً این‌ها مهم نیستند.

هر روز گام کوچک خود را بردارید و صبر کنید تا بعد از 40 روز یا 50 روز ذره ذره پیشرفت حاصل شود. آن فعالیت تبدیل یه یک عادت خواهد شد و بعد از مدتی هم تبدیل به یک فعالیت لذت‌بخش خواهد شد.

تمرین امروز

فعالیت اصلی و مهمی که در حال حاضر باید انجام دهید چیست؟

هر روز یک زمان مشخص در نظر بگیرید و برای نیم ساعت متوالی (و نه بیشتر) آن کار را انجام دهید. اگر تنبلی کردید، به خودتان یادآوری کنید که این کار برای درونی کردن و نتیجه گرفتن در دراز مدت لازم است.

در این مرحله، از افکار آزاردهنده، توجه بیش از حد به نتیجه و از پرفکشنیسم دوری کنید.

خواندن دو مقالۀ زیر برای شما بسیار مفید خواهد بود.

هر سؤالی دارید در قسمت کامنت‌ها مطرح کنید یا از طریق ایمیلی که در صفحۀ تماس با من هست آن را با من در میان بگذارید.

تماس با من

شاد و پیروز باشید.

در همین زمینه


برای اطلاع از جدیدترین مقاله‌ها، فیلم‌ها و همچنین کدهای تخفیف در خبرنامۀ سایت ثبت‌نام کنید.


Background psd created by freepik – www.freepik.com

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *