بعد از یک روز کاری پرمشغله میخوابیم. خواب باعث میشود که هم خستگی جسمی و هم خستگی فکری برطرف شود.
صبح روز بعد وقتی بیدار میشویم تا زمانی که دست و روی خود را نشوییم، حس خواب در ما هست. به محض اینکه آبی به دست و روی خود میزنیم تازگی و طراوت را تجربه میکنیم. اگر این کار را نکنیم، انگار هنوز خوابیم و مرحله نهایی تازه شدن انجام نشده است.
بعد از اینکه نوشتهای را تمام کردیم بهتر است که بلافاصله به ویرایش آن نپردازیم و بگذاریم مدتی را بخوابد. بعد از مدتی به آن برمیگردیم و آن را ویرایش میکنیم. تا اثری ویرایش نشود کامل نمیشود.
ابتدا مینویسم تا ایده خود را به طور کامل از ذهن به روی کاغذ بیاوریم. به قولی هدف از نوشتن ابتدا به ساکن، کم کردن فاصله ذهن و دست است. در این مرحله با مهربانی و سخاوت تمام مینویسم.
در این مرحله به فکر هیچ چیز دیگری نیستیم. نه به ویرایش آن فکر میکنیم و نه به جابهجا کردن پاراگرافها و …
همزمان نوشتن و فکر کردن به نوشته و اعمال ویرایشها، مرگ ایده است.
بعد از چند روز یا چندماه دوباره به نوشته برمیگردیم و با بیرحمی تمام آن را ویرایش میکنیم.
write without fear, edit without mercy