ساده سخت است

ساده سخت است چون ساده کردن امور نیاز به تجربه و دانش دارد. این هم به دو دلیل می‌تواند سخت باشد:

  • وقتی من و شما بی‌تجربه هستیم نمی‌دانیم زوائد یعنی چه! در بدو امر نمی‌دانیم چه چیزی لازم است و چه چیزی لازم نیست، لذا برای ما سخت است که کاری را با حداکثر سادگی پیش ببریم.
  • و همچنین به دلیل پرفکشنیسم، ایده‌آلیسم و ذهنی‌گرایی، به جای توجه به واقعیت دنبال پیاده کردن ذهنیت‌های خود هستیم. در اینجا هم سخت است که کاری را ساده نگه داریم. همیشه با وارد کردن عناصر ذهن‌بافته و خیالی همه چیز را پیچیده می‌کنیم. آنقدر این ذهنیت‌ها برای ما مهم می‌شوند که گاهی کارایی یادمان می‌رود. در این حالت هم ساده سخت است.

مینیمالیسم راجع به کوچک کردن به هر شکلی، یا حذف کردن فلان مقدار عناصر تشکیل‌دهنده‌ی چیزی تحت هر شرایطی صحبت نمی‌کند، بلکه راجع به همین موضوع ساده کردن حرف می‌زند.

مینیمالیسم یعنی زیبایی، کارآمدی و سرعت در هر چیزی به این موضوع بستگی تام و تمام دارد که همه‌ی زوائد امر زده شوند. این یعنی اینکه ساده سخت است.

همانطور که لئوناردو داوینچی می‌گوید: سادگی نهایت پختگی است.

“Simplicity is the ultimate sophistication.
When once you have tasted flight, you will forever walk the earth with your eyes turned skyward, for there you have been, and there you will always long to return.
Learning never exhausts the mind.
Art is never finished, only abandoned.
Painting is poetry that is seen rather than felt, and poetry is painting that is felt rather than seen.
The human foot is a masterpiece of engineering and a work of art.
It had long since come to my attention that people of accomplishment rarely sat back and let things happen to them. They went out and happened to things.
I have been impressed with the urgency of doing. Knowing is not enough; we must apply. Being willing is not enough; we must do.
As a well-spent day brings happy sleep, so a life well spent brings happy death.
Water is the driving force of all nature.”

― Leonardo da Vinci

Source: goodreads

در همین موضوع این دو مطلب را هم بخوانید:

خواندن این مقاله در مدیوم را هم توصیه می‌کنم:

Simplicity is the Ultimate Sophistication or How Contractize was Born