ما منابع حیاتی زمین را صرف تولید کالاهای مهمل و به درد نخور می‌کنیم!

خیلی وقت‌ها شده کتابی را دستم می‌گیرم که بخوانم ولی بعد از صفحات ۱۰ یا ۲۰ با خودم می‌گویم که چطور می‌شود که کسانی حاضر می‌شوند برای چاپ چنین مهملاتی این همه کاغذ مصرف کنند. 

چاپ کتاب فقط نقش بستن حروف چاپی روی کاغذ نیست. تا یک کتاب به شکل نهایی آن به دست ما برسد، منابع زیادی صرف آن می‌شود.

تقریبا تمام تولیدات بشری، تا به نقطه نهایی خود برسند، در مراحل مختلف تولید، بارها منابع آبی را به خود اختصاص می‌دهند. همچنین منابع انرژی، مانند برق و بنزین، زیرساخت‌های حمل و نقل و از همه مهم‌تر، زمان زیادی که از نیروی کار گرفته می‌شود، همه جزو منابع حیاتی در یک اقتصاد هستند که برای تولید هر کالایی مصرف می‌شوند.

همان طور که می‌دانید این منابع برگشت‌ناپذیر هستند. برای همین من همیشه به این فکر می‌کنم که چرا باید منابع بشری، در خیلی از موارد، صرف تولید کالایی شود که هیچ خروجی مثبتی ندارد.

ولی از طرفی وقتی دقت کنید می‌بینید که خیلی هم عجیب نیست که ما چنین منابعی را برای چاپ کتاب‌های بی‌فایده هدر بدهیم، چرا که ما میزان خیلی بیشتری از آب، برق و دیگر منابع حیاتی را صرف تولید خوراکی‌های مهملی مانند چیپس، پفک، بیسکویت، کیک، شکلات، سیگار و مشروب می‌کنیم.

این‌ها محصولاتی هستند که هیچ کدام از نیازهای ما اساسی ما را برطرف نمی‌کنند. ما فقط از سر عادت یا اعتیاد یا تحت تاثیر تبلیغات آن‌ها را مصرف می‌کنیم. این کالاها تولید می‌شوند چون برای آن‌ها تقاضا ایجاد شده است. به عبارتی تولید این نوع کالاها برای هُل دادن چرخۀ سودرسانی عده‌ای است که روی آن‌ها سرمایه‌گذاری کرده‌اند. 

برای تولید این محصولات، هم آب، هم برق و هم سوخت‌های فسیلی مصرف می‌شوند و هم اینکه سیستم حمل و نقل به کار گرفته می‌شود. آیا تا حالا به این فکر کرده‌اید چرا باید این میزان از منابع حیاتی ما صرف تولید کالاهایی شوند که هیچ نیازی از ما را برآورده نمی‌سازند؟

اگر ما این حجم از منابع را صرف تولید چیزهای بیهوده نمی‌کردیم و فقط به اندازۀ ضرورت و نیاز، دست به منابع می‌بردیم، آیا باز هم همۀ این مشکلاتی که بهانه دست بعضی‌ها داده تا از مثلاً تولید گوشت مصنوعی دفاع کنند وجود داشت؟

در آینده راجع به این موضوع بیشتر می‌نویسم.

دیدگاهتان را بنویسید