خشونت از دیدگاه آیدین جواهریان
جامعهشناسی خشونت نوشتهای از آیدین جواهریان است که به دلیل جذاب بودن و آموزنده بودن نوشته با اجازۀ خود نگارنده در این وبلاگ بازنشر داده شده است.
آیدین جواهریان وبلاگنویسی را مثل خیلی از هم نسلیهای من از بلاگفا شروع کرده است. (البته من خودم این کار را از بلاگر شروع کردم. بعدتر به دلیل فیلتر شدن بلاگر در ایران کارم را با پرشینبلاگ ادامه دادم. بعد از افت و خیزهای فراوان الان با این وبسایت در خدمت شما هستم) نخستین فعالیتهای او محدود به انتشار اشعارش بر روی وبلاگش بوده است. همانگونه که همهی ما میدانیم بلاگفا نویسان بعد از رخدادن مسائلی، یا وبلاگنویسی را ترک گفتهاند یا در سرویسهای دیگر مشغول به کار شدهاند. آیدین جواهریان نیز از این قاعده مستثنی نیست. او از ایران مهاجرت کرده و اکنون در محیط جدید دنیای ذهن او و تجربه زیستی او رنگهای متنوعتری به خود گرفته است، وبلاگنویسی را از سر گرفته و این بار به مسائلی میپردازد که دغدغهی روزانه بیشماری ایرانی دغدغهمند است.
مقالههایی که او مینویسد با قلمی روان و منطقی قوی همراه است. سعی او بر این است که تصویری دقیق از موضوع ارائه دهد. نمیخواهد قضاوت خود را در قالب کلام به شما بفروشد. میخواهد شما خود ببینی که چه میشود و چه خواهد شد. نوشتههای او همیشه آدم را به فکر وامیدارد.
در زیر مقالهای از وبلاگ او انتخاب شده است خواندنی است و تأمل برانگیز. امید که مفید فایده واقع شود.
جامعهشناسی خشونت
موسسه نظرسنجی گالوپ اخیرا در خصوص میزان خشم و اضطراب و نگرانی در بین مردم جهان، آماری منتشر کرده است که ایران از بین یکصد و چهل کشور موجود در لیست مقام پنجم را به خود اختصاص داده. این آمار به این معنی است که میزان خشم و اضطراب در بین ایرانیان بسیار بیشتر از اکثر ملتهاست. روزانه بسیاری از این دست آمارها را در اخبار میشنویم بدون آنکه در آن دقیق شویم و یا اساسا فکر کنیم متدولوژی یا روش شناسی آن چگونه است به عنوان مثال بر اساس داده های آماری چطور تشخیص میدهند که مثلا در نیجریه سطح خشونت بالاتر از ایران است یا بلعکس
اساس این نظرسنجی بر مبنای پرسش و مصاحبه از دهها هزار شهروندان کشور های موجود در لیست استوار است. پرسشهایی که عموما در خصوص تجربه احساسی شهروندان درست در روز ماقبل پرسش است و از پرسش شنونده میخواهند تا در پاسخ به پرسشها به ترتیب از عدد یک تا ده را انتخاب کنند.
به عنوان مثال:
- آیا دیروز به اندازه کافی استراحت کرده اید ؟
- آیا دیروز با شما محترمانه رفتار شد ؟
- آیا دیروز خیلی لبخند زدید یا خندید؟
- آیا دیروز کار جالبی انجام دادید یا کار جالبی یاد گرفتید؟
- آیا دیروز از زندگی لذت بردید؟
- آیا دیروز درد فیزیکی داشتید؟
- آیا دیروز نگران بودید یا استرس داشتید؟
- آیا دیروز غمگین یا خشمگین بودید؟
بگذریم که بعضی از از آیتم های مورد پرسش، آیتمهایی هستند که در فرهنگهای مختلف میتواند متفاوت باشد. به عنوان مثال در فرهنگ ایرانیان لبخند زدن روزانه در خیابان احتمالا جایی ندارد و از طرفی نمیتوان آن را دال بر خوشحال نبودن فرد گرفت ! اما بد نیست که به آمارهای داخلی نیز توجه کنیم.
به گزارش روزنامه آرمان، بر اساس گزارش پزشکی قانونی در ایران در هر دقیقه یک نزاع صورت میگیرد و روزانه یک هزار و ۶۰۰ پرونده نزاع منجر به جرح در این سازمان تشکیل میشود.
(هر ساعت ۶۶ مورد) که در این آمار بطور ویژه شهر تهران از نظر تعداد نزاع و درگیریهای خیابانی پیشتاز است.
عوامل متعددی بر افزایش نزاع و درگیری در فضای شهری موثر است؛ مشکلات خانوادگی و اقتصادی، بیکاری، آلودگیهوا، افزایش جمعیت، ناتوانی در سازگاری با محیط، تداخل فرهنگها، تبعیض، نابرابری و ناامیدی افراد از رسیدن بهحق خود، مسائل روانی و استرس و اضطراب. اما از منظر جامعه شناختی خشم و خشونت زمانی پدیدار میشود که منابع موجود روبه کمبود میگذارند. اتفاقی که تقریبا در تمام سطوح در جامعه ایران رخ داده است از ثروت گرفته تا موقعیت های کاری. زمانی که افراد احساس ناکامی و سرخوردگی دائم دارند و تصور میکنند که این شکست حق آنها نبوده نقطه شروع تولید خشم در افراد جامعه است که برون ریزی آن در اشکالی مثل خشونت کلامی و نزاع خیابانی قابل مشاهده میباشد. بعلاوه جامعه شاهد ایجاد تنش و رقابت بر سر به دست آوردن این منابع محدود نیز هست یعنی افرادی که قدرت بیشتری دارند، در پناه ضعف قانون و یا ضعف در مدیریت کلان جامعه، در پایمال کردن حق دیگران برتری نسبی پیدا میکنند و این امر باعث توزیع نامناسب منابع می شود که خود توزیع ناعادلانه منابع نیز به تشدید سرخوردگی و ها و شکست ها کمک میکند و ما در جامعه شاهد ایجاد دور تسلسلی باطلی از ایجاد خشم و خشونت هستیم.
از طرفی خشم با پدیده یادگیری فراگیر میشود. به این معنی که افراد متوجه میشوند با بکارگیری خشونت و یا ابراز خشم و یا حتی وانمود کردن به آن، میتوانند دست بالا را داشته باشند و با ایجاد رعب و وحشت و یا تهدید بقیه اعضای جامعه به انجام عمل خشونت آمیز به اهداف خود برسند.
بنابراین هم در سطح فردی و هم در سطح خانواده و جامعه، دائما شاهد تولید خشم و خشونت هستیم. این خشم در درون خانواده ها میتواند بشکل خشونت کلامی، در سطح جامعه میتواند بشکل نزاع خیابانی و درگیری فیزیکی خود را پدیدار سازد.
با این حساب بنظر میرسد باید بپذیریم ما جامعه ای هستیم که با مشکل خشم و خشونت دست به گریبان هستیم.
بنا بر آمار رسمی بیش از هفتاد درصد قتل های صورت گرفته در ایران ناگهانی و بدون تصمیم قبلی بوده و حاصل خشم آنی یکی از طرفین نزاع بوده است. گسترش خشونت بیش از همه به آموزش و فرهنگ، محیط زندگی و نظام ارزشی و اخلاقی جامعه مربوط می شود. آموزش در سطح خرد می تواند عاملی مهمی در خشونت زدایی از جامعه باشد از آموزش های فردی دوران کودکی در خانواده گرفته تا آموزشهای گروهی کنترل خشم و ارتباط میان افراد در سیستم آموزش رسمی کشور. بعلاوه تقویت هویت فرهنگی جامعه در غالب بالا بردن سطح آگاهی مردم و عزت نفس عمومی میتواند بسیار مفید واقع شود و در آخر دوری از انتشار اخبار منفی و خشونت آمیز در شبکه های اجتماعی مثل تلگرام و اینستاگرام که این روزها برد وسیعی در جامعه دارند
منبع
- جامعهشناسی خشونت، آیدین جواهریان
اگر دوست دارید همیشه اولین نفری باشید که از به روزرسانیهای سایت مطلع میشوید، لطفاً ایمیل خود را در قسمت زیر وارد کنید.