روز چهارم: تا می‌توانید زوائد را حذف کنید

در یادداشت روز قبل گفتم که استمرار در انجام کار عامل مهمی در رسیدن به اهداف است. امروز راجع به حذف زوائد صحبت می‌کنم که مکمل گام دیروز است.

برای همۀ ما این یک تجربۀ بسیار آشناست که هر بار برنامه‌ریزی می‌کنیم، برنامۀ خود را به گام‌های کوچک تقسیم می‌کنیم و شروع به انجام گام‌های کوچک و روزانۀ می‌کنیم. اما بعد از یکی دو هفتهبه خود می‌آییم و می‌بینیم که مانند یک آدم گم‌شده داریم دور خود می‌چرخیم و باز برنامه‌های خود را رها کرده‌ایم. ریشۀ این مشکل کجاست؟

تا می‌توانید زوائد را حذف کنید

اغلب ما روی این موضوع تمرکز داریم که «چه کارهایی را انجام دهیم» تا به موفقیت برسیم. ولی باید روی این که «چه کارهایی را نباید انجام دهیم» هم تمرکز کنیم. حذف زوائد کمک زیادی به ما می‌کند تا هم زمان را به خوبی مدیریت کنیم و هم عادت‌های مفید را با عادت‌های مضر جایگزین کنیم.

به این فکر کنید که چه کارهایی انجام می‌دهید، چه فیلم‌های می‌بینید، چه مقدار در شبکه‌های اجتماعی وقت می‌گذرانید، چه فعالیت‌های جنبی در کنار کار اصلی خود انجام می‌دهید، چه چیزهایی می‌خوانید، با چه دوستانی وقت می‌گذارنید و چه و چه که باعث می‌شود شما در انجام فعالیت‌های اصلی هم‌راستا با هدف خود دچار مشکل شوید.

تا جایی که می‌توانید زوائد را حذف کنید. بعد از اینکه زوائد را حذف کردید، باز زوائد بیشتری را حذف کنید. آن قدر زوائد را حذف کنید تا جایی که وقت و انرژی کافی برای انجام فعالیت‌های اصلی زندگی خود داشته باشید.

در میدان خودت بجنگ

کاری را بکنید که واقعاً به شما در رسیدن به اهداف بزرگ کمک می‌کند. خیلی از کارهایی که انجام می‌دهیم ارتباطی به اهداف بزرگ ما ندارند و بلکه نقطۀ مقابل آن هستند.

به طور مثال من فراوان دیده‌ام افرادی که می‌خواهند زبان انگلیسی یادبگیرند، اما هم‌زمان کلاس موسیقی و شنا می‌روند و برای آن‌ها هزینه و زمان زیادی صرف می‌کنند. آخر هفته‌ها هم به طور کامل تعطیل می‌کنند و به فعالیتی مانند کوه‌نوردی می‌پردازند. در طی روزهای هفته هم به جز کار اصلی که برای کسب درآمد انجام می‌دهند هم، یکی دو مسئولیت دیگر هم قبول کرده‌اند. از هیچ‌کدام از دورهمی‌ها و خرج و مخارج آن‌چنانی خود هم کم نمی‌کنند.

وقتی از من می‌پرسند چه کنیم، می‌گویم بعضی از فعالیت‌های خود را فعلاً کنسل کنید و کار دوم و مسئولیت‌های دیگر را متوقف کنید. می‌گویند آخر خرج و مخارج و قسط‌های زیادی داریم.

این سبک زندگی از بالا تا پایین با یادگیری زبان انگلیسی و چیزی مانند آن تناقض دارد. وقتی می‌خواهید زبان انگلیسی یادبگیرید، خصوصاً وقتی سن شما از ۲۲ عبور کرده است، وقت خیلی کمی در روز دارید که برای یادگیری صرف کنید. همچنین فرصت‌های زندگی مانند تحصیل در مقطع دکترا، راه‌اندازی یک شغل، مهاجرت و … خیلی زود از کف می‌روند. در چنین شرایطی باید یک زمان‌بندی دقیق داشته باشید و مثلاً یک سال را برای یادگیری زبان انگلیسی در نظر بگیرید.

در این یک سال تا می‌توانید از خرج‌های خود کم کنید، کلاس‌ها و فعالیت‌های غیرمهم را کنسل کنید تا در طول روز فقط همان کاری که منبع درآمد شماست را انجام دهید و باقی روز را هم برای یادگیری صرف کنید.

اگر فقط شش ماه به طور متمرکز به یادگیری زبان انگلیسی بپردازید، طبیعتاً در شش ماه بعد از آن سرعت یادگیری شما خیلی خیلی زیاد خواهد بود. و در شش ماه بعد از آن هم به تسلط خوبی می‌رسید و می‌توانید به فکر شرکت در آزمون آیلتس باشید.

ولی ترافیک فعالیت‌های که هیچ ربطی به هم ندارند باعث می‌شوند شما تمام زمان خود را از دست بدهید و هیچ پیشرفتی هم نداشته باشید. از این کلاس به آن کلاس، از این محفل به آن محفل، از محل کار به باشگاه، از باشگاه به کافه، آخر هفته کوه‌نوردی و در نهایت همیشه نالان هستید که چرا با وجود این همه پول و زمانی که صرف می‌کنید، هنوز به هیچ نتیجه‌ای نرسیده‌اید!

چرا ما کارهایی را انجام می‌دهیم که ما را از اهدافمان دور می‌کند؟

  1. چون پیرو عادت‌های غلط و مضر هستیم.
  2. چون از نه گفتن به کسانی که وقت ما را به نفع خود مصادره می‌کنند هراس داریم.
  3. چون از ریسک کردن می‌ترسیم و روندهای اشتباه را رها نمی‌کنیم.
  4. چون به نشدن بیشتر از شدن فکر می‌کنیم و درنتیجه همیشه به فعالیت‌های جایگزین می‌پردازیم.
  5. چون روی ذهن خود کار نکرده‌ایم و بنابراین ذهنی آشفته داریم.  

به هر دلیلی که باشد، حتی دلیلی غیر از ۵ دلیل بالا، خیلی از ما در این دام افتاده‌ایم. کارهایی کرده‌ایم که ربطی به اهداف ما نداشته‌اند. برای روشن شدن مثال حکایت زیر را مثال می‌زنم:

روزی مجنون بر روی شتر خود نشست تا به کوی لیلی برود. در میانۀ راه حواسش آن قدر گرم لیلی شد که افسار شتر را شل کرد. شتر که کره‌ای در خانه داشت، مسیرش را به سمت خانه عوض کرد. بعد از مدتی شتر به در خانه رسید و با مالیدن پوزۀ خود به در، سعی داشت آن را باز کند، مجنون به خود آمد و متوجه شد که کل مسیر را برگشته است. دوباره افسار را سفت گرفت و شتر را سمت کوی لیلی راند. بعد از مدتی باز گرم خیال‌بافی شد و دوباره شتر هم رو سوی کرۀ خود کرد. باز همان آش و همان کاسه. تا زمانی که مجنون در فکر و خیال لیلی است و شتر در فکر کرۀ خود، این دور باطل مدام در جریان است.

اصل موضوع همین است که نمی‌توان به طور هم‌زمان دو مسیری که با هم زاویۀ ۱۸۰ درجه دارند را طی کرد. یا رومی روم، یا زنگی زنگ.

کارهایی که نباید بکنیم نقش مهم‌تری در موفقیت ما دارند تا کارهایی که باید انجام دهیم.

تا جایی که می‌توانید زوائد را حذف کنید:

  • آدم‌هایی که باید از زندگی ما حذف شوند.
  • فیلم‌ها و سریال‌های که لازم نیست دیده شوند.
  • وقتی که نباید در شبکه‌های اجتماعی و فعالیت‌های مانند آن صرف شود.
  • کلاس‌هایی که فعلاً لازم نیست در آن‌ها ثبت‌نام کنیم.
  • هزینه‌هایی که فقط به ما فشار مالی می‌آورند و چیز جدیدی به ما اضافه نمی‌کنند.

جدولی برای شناسایی فعالیت‌های مضر و زائد

تشخیص این که دقیقاً چه فعالیتی مضر است و اول چه چیزی باید حذف شود کمی سخت است. چرا که ما تصورات ذهنی درستی راجع به خود نداریم. مثلاً از هر کسی بپرسید که چرا برای یادگیری زبان انگلیسی یا زبان برنامه‌نویسی پایتون وقت نمی‌گذارد، به شما خواهد گفت: «چون وقت ندارم. وقت ندارم چون سرم شلوغ است و تعداد زیادی فعالیت و مسئولیت خیلی مهم  روی دوش من است که باید انجام دهم».

در صورتی که این تصور غلط است. هر کسی را که در نظر بگیرید درصدی فعالیت‌های مضر در زندگی خود دارد. برای این که تصور روشنی از خود داشته باشیم از جدولی که در تمرین امروز داده شده است استفاده می‌کنیم.

تمرین امروز

برای ارزیابی این که در طول روز چه کارهایی انجام می‌دهیم، قبلاً در مقالۀ باشه بعداً انجام می‌دم و هیچ‌وقت انجام نمی‌دم جدولی را معرفی کرده‌ام که در این جا دوباره به آن اشاره می‌کنم.

مدیریت زمان

ابتدا ستون‌های جدول را مطابق زیر پر می‌کنیم:

  1. ستون اول ردیف است. طبیعتاً در این ستون فقط شماره می‌گذاریم. از یک تا هر چند. یعنی اولین کاری که انجام دادیم، دومین کاری که انجام دادیم و …
  2. ستون دوم به نام فعالیت اختصاص دارد. مثلاً چک کردن اینستاگرام یا خواندن یک کتاب خاص.
  3. ستون سوم به ساعت شروع فعالیت؛
  4. ستون چهارم به ساعت پایان فعالیت؛
  5. ستون پنجم هم به ارزیابی اختصاص می‌یابد.

در ستون ارزیابی یکی از انواع الف تا د که در زیر آمده را می‌نویسیم:

  • الف) لازم و ضروری
  • ب) لازم ولی غیرضروری
  • ج) غیرلازم ولی ضروری
  • د) نه لازم و نه ضروری

توصیه می‌کنم برای اینکه بدانید ارزیابی چهارگانه بالا یعنی چه، حتما مقاله‌ی باشه بعداً انجام می‌دم و هیچ‌وقت انجام نمی‌دم را بخوانید.

توجه داشته باشید که:

  • این جدول را باید صادقانه پر کنید. یعنی ساعت شروع و پایان را دقیق بنویسید.
  • این جدول شامل تمام رفتارهای شماست، حتی خوابیدن و سرویس بهداشتی رفتن و …
  • باید برای مدت زمان یک ماه این کار را هر روز پر کنید و تا آن زمان هرگز روزهای خود را بررسی نکنید.

در انتهای ماه بنشینید و فعالیت‌های یک ماهۀ خود را روز به روز بررسی کنید و لیستی از کارهایی که نباید انجام دهید تهیه کنید. هر روز ابتدای روز و انتهای روز یک بار این لیست را نگاه کنید تا به شما یادآوری شود که چه کارهایی را نباید انجام دهید. با توجه به این جدول تا می‌توانید زوائد را حذف کنید

تجربۀ عجیب من در مورد این جدول

آدم‌ها خیلی زود از این جدول خواهند ترسید!

تصور ما راجع به نوع صرف زمان، همیشه برعکس است. یعنی اگر فکر می‌کنیم که دو ساعت در روز مطالعه می‌کنیم، احتمالاً چیزی کمتر از یک ساعت مطالعه داریم؛ البته آن هم بدون احتساب زمان‌هایی که فکر به جایی دیگری پرت می‌شود. فقط بر مبنای ساعت شروع و پایان یادداشت شده، ما احتمالاً کمتر از نصف زمانی که تصور می‌کنیم کاری مفید را انجام می‌دهیم، به آن می‌پردازیم. و همچنین اگر فکر می‌کنیم که در شبانه روز فقط نیم ساعت در اینستاگرام می‌چرخیم، احتمالاً بیشتر از دو ساعت آنلاین هستیم.

حتی فکرش را هم نمی‌کنیم که ما کل ساعت روزانه‌مان را به چهار یا پنج کار مشخص که احتمالاً هیچ ربطی به برنامۀ درازمدت ما ندارند می‌پردازیم. از آن تعجب‌برانگیز‌تر این که امروز و فردا کردن کارهای مهم زندگی ما، گاه ممکن است چند سال به طول بیانجامد!

بدون داشتن چنین جدولی که لیست تمام فعالیت‌های روزمره ما جلو چشممان باشد، مدیریت زمانی وجود ندارد.

باید ابتدا بدانیم که دقیقاً چه کاری را چه مدت زمان در روز انجام می‌دهیم؛ سپس زوائد را کم و کم‌تر کرده و هر بار زمان بیشتری را به کارهای اصلی زندگی‌مان اختصاص دهیم.

غیر از این باشد، ما همچنان همان کارهای اشتباه را انجام می‌دهیم و همچنان همان نتایج مسخره را دریافت می‌کنیم و همچنان در همان توهم هستیم که با بقیه فرق داریم و زندگی ما در معرض خطر هدر رفتن قرار ندارد و بالاخره همین امروز و فرداست که به تمام خواسته‌های خود برسیم!

هر سؤالی دارید در قسمت کامنت‌ها مطرح کنید یا از طریق ایمیلی که در صفحۀ تماس با من هست آن را با من در میان بگذارید.

تماس با من

شاد و پیروز باشید.

در همین زمینه


برای اطلاع از جدیدترین مقاله‌ها، فیلم‌ها و همچنین کدهای تخفیف در خبرنامۀ سایت ثبت‌نام کنید.


Background psd created by freepik – www.freepik.com