یک دختر خانم دم در گذاشتن که با لبخند و چرب زبانی ما رو به داخل هدایت کرد. داخل یکی از اتاقهای کافه شدیم. میزی که کنار پنجره بود رو انتخاب کردیم؛ که هم برای چهار نفر فضای کافی داشت و هم دید خوبی به منظرۀ پر از گل و درخت حیات پیش روی چشم ما بود. به محض اینکه روی صندلیها نشستیم دیدم همهشون خیس هستن. رفتم و اعتراض کردم. همون خانم چرب زبان با بیتفاوتی و خونسردی تمام گفت یادش رفته به ما بگه. و بعد چیزی نگفت. یک میز دیگه رو انتخاب کردیم، سریع اومد و گفت: «اونجا رزرو شده، اگر نیم ساعته تشریف میبرین اونجا بشینین!» و دوباره بدون اینکه پیشنهادی برای نشستن به ما بده رفت. با مکث و دودلی میز رو عوض کردیم. مجبور شدیم دو تا صندلی از پای یک میز دیگه بیاریم تا میز چهار نفره بشه. قیمتها هم البته داستان داشت.
ادامۀ مطلبماه: آبان ۱۴۰۲
داستان مینیمال؛ کمتر حرف زدن ولی بیشتر گفتن
فلسفۀ وجودی داستان مینیمال در این دو جمله خلاصه میشود: اگر بتوانیم حرفمان را در سه جمله بگوییم چرا باید چهار جمله حرف بزنیم؟ اگر میتوانیم با جملات سه کلمهای منظورمان را برسانیم چرا باید جملات ما چهار کلمه داشته باشند. از آن جایی که به مرور تبدیل شدهام به آدمی که تمایل دارم کمتر حرف بزنم ولی بیشتر بگویم، داستان مینیمال برای من نوع قابل توجهی در نویسندگی خلاق است. بارها پیش آمده که از خواندن کتابی چندصد صفحهای ناامید شدهام. چون که هر چه بیشتر جلو رفتهام دیدهام که حرفهای کمتری برای گفتن وجود دارد. و چه بسا که در همان موضوع پست وبلاگی را خواندهام که با چندهزار کلمه کاری بسیار بهتر از آن کتاب چندصد صفحهای انجام داده است. گاهی سعی کردهام داستان مینیمال بنویسم. به مرور در این وبلاگ منتشرشان را میکنم. یکی هم داستان زیر است: داستان میمینال سگ بودن یک مرد وارد کوچه
ادامۀ مطلبتوضیح دادن نشانۀ ضعف است؟! مهران مدیری غلط کرد با تو!
جملۀ «توضیح دادن نشانۀ ضعف است» مهران مدیری (اینجا) تقریباً تبدیل به یک ضربالمثل شده است. در برخورد اولیه، این جمله خیلی موجه و معقول است طوری که کسی به آن شک نمیکند. اگر شما هم فکر میکنید که «توضیح دادن نشانۀ ضعف است» از شما میخواهم که جداً در افکار خود تجدیدنظر کنید. توضیح دادن نه تنها نشانۀ ضعف نیست که حتی یکی از ویژگیهای انسان معاصر و مدرن است. انسانها با هم حرف میزنند، افکار خود را بیان میکنند، به حرف همدیگر گوش میدهند، به جای قضاوتهای عجولانه، از هم سؤال میپرسند تا یکدیگر را به بهترین شکل ممکن درک کنند. در مقابل انسان رشدنیافته که مهارتهای استدلالی و فکری لازم را ندارد، با خیالبافیهای خود در مورد کسی قضاوت میکند، بر مبنای قضاوتهای کج و معوج خود راجع به او تصمیم میگیرد، پشت سر او بدگویی میکند یا برعکس بر مبنای همان خیالبافیها و قضاوتهای غلط از
ادامۀ مطلب