۲۱ سؤال الهام بخش که هر فردی باید از خود بپرسد

21 سؤال الهام بخش که هر فردی باید از خود بپرسد

۲۱ سؤال الهام بخش را در زیر لیست کرده‌ام. اهمیت پاسخ دادن به این سؤالات در این است که نشان می‌دهد چقدر با خودتان و دنیای اطرافتان ارتباط عاطفی خوبی دارید. خواهید دید که خیلی از ما ارتباط خود را با خودمان و اطرافمان قطع کرده‌ایم اما توجهی به این واقعیت نداریم. ۲۱ سؤال الهام بخش را با دقت بخوانید. به آن‌ها پاسخ بدهید و آن را برای دیگران هم بفرستید. در انتهای این پست می‌توانید پی‌دی‌اف آن را دانلود کرده و آن را برای هر کسی که دوست دارید بفرستید. ۲۱ سؤال الهام بخش که هر فردی باید از خود بپرسد آخرین باری که کاری انجام دادید که بابت آن به خود بالیدید کی بود؟ آخرین باری که بابت چیزی از ته دل خندیدید کی بود؟ گل مورد علاقه‌ی شما چیست؟ مهم‌ترین کاری که امروز شروع کرده و آن را به سرانجام خواهید رساند چیست؟ زیباترین کلمه در زبان

ادامۀ مطلب

همه چیز دربارۀ آزمون آیلتس IELTS

همه چیز در مورد آزمون آیلتس IELTS

آزمون آیلتس که به طور اختصار IELTS نامیده می‌شود، مخفف عبارتِ International English Language Testing System است. این عبارت یعنی: سیستم بین‌المللی سنجش زبان انگلیسی. در این مقاله به طور کامل به اینکه آزمون آیلتس IELTS چه ساختاری دارد، چگونه مهارت‌های آزمون‌دهندگان نمره‌دهی می‌شود و بالاخره اینکه چه منابعی برای آمادگی در آن مناسب است می‌پردازیم. از این صفحه یک سری از منابع آمادگی آیلتس را رایگان دانلود کنید: ساختار کلی آزمون آیلتس IELTS آزمون آیلتس در دو مدول عمومی (General Training Module) و مدول آکادمیک (Academic Module) برگزار می‌شود. هر دو گروه شرکت‌کننده در آزمون آیلتس می‌بایست هر ۴ مهارت زبان انگلیسی (Listening، Speaking، Writing و Reading) را امتحان دهند. با این تفاوت که مدول‌های Listening و Speaking بین هر دو گروه به صورت مشترک و با سؤالات یکسان، و مدول‌های Reading و Writing برای هر گروه به طور جداگانه و با سؤالات متفاوت برگزار می‌گردد. شِمای کلی مدول

ادامۀ مطلب

۲۱ دلیل برای اینکه چرا زبان انگلیسی یاد نمی‌گیریم

چرا زبان انگلیسی یاد نمی‌گیریم

اگر مهم‌ترین دلایل اینکه چرا زبان انگلیسی یاد نمی‌گیریم را بدانیم آنوقت با رفع این ایرادها یادگیری ما خیلی سریع‌تر پیش می‌رود. گاهی توقف رفتارهای اشتباه تأثیر بیشتری روی موفقیت دارد. پس بهتر است ابتدا رفتارهای اشتباه را بشناسیم و آن‌ها را متوقف کنیم. ۲۱ دلیلی که در اینجا به عنوان دلایل اصلی اینکه چرا زبان انگلیسی یاد نمی‌گیریم لیست کرده‌ام بر مبنای تجربه‌ای است که در این سال‌ها داشته‌ام. اگر مورد دیگری هست که شما می‌دانید و در این لیست نیامده است حتماً آن را در قسمت کامنت‌ها بنویسید. مطمئناً برای بقیه هم مفید خواهد بود. قبل از هر چیز آیا وضعیتی که توضیح داده‌ام برای شما هم صدق می‌کند؟ در چنین شرایطی آیا باید بگوییم اصلاً زبان بلد نیستیم؟ یا باید بگوییم در حد متوسط بلدیم؟ یادگیری زبان انگلیسی فقط وابسته به کارهایی که می‌کنیم نیست، بلکه گاهی وابسته به کارهایی که نباید بکنیم هم هست! در این

ادامۀ مطلب

می‌روم قدم بزنم، اولین نفری که به من لبخند زد، خودم را نمی‌کشم

می‌روم قدم بزنم، اولین نفری که به من لبخند زد، خودم را نمی‌کشم

یکم) تو می‌توانی کشف ساده من از زندگی باشی. چرا گفتم ساده؟ نه قضیه آنقدرها هم ساده نیست. یک کشف است! کشف یعنی اینکه تا حالا غافل و سردرگم بوده‌ای و ناگهان چیزی توی ذهنت اتفاق می‌افتد که متوجه چیزی می‌شوی که تا حالا نبوده‌ای. برای این که این جرقه در ذهنت رخ بدهد باید نگاهت به دنیای اطرافت تغییر کند. باید با چشم‌های بازتری به بیرون نگاه کنی. خوب حالا به نظرت این کار ساده‌ای است که یک نفر آدم سر به هوا و حواس پرت، موفق به کشفی شود که زندگی‌اش و تمام دنیای ذهن و روحش را عوض کند؟ باید چیزی باشد که با بقیه چیزها فرق کند. چرا گفتم چیز؟ باید کسی باشد که با بقیه آدم‌ها فرق داشته باشد تا باعث این تحول ذهنی و روحی بشود. تو همان کشفی هستی که نه ساده هستی، نه ساده اتفاق می‌افتی و نه بودنت را می‌شود ساده

ادامۀ مطلب

اگر مثل هم نبودید که دور هم جمع نمی‌شدید!

عنوان این پست یک ضرب‌المثل رومی است: اگر مثل هم نبودید که دور هم جمع نمی‌شدید. آدم‌ها چیزی که دوست ندارند را تحمل نمی‌کنند. آن‌ها همچنین با کسی که به آن‌ها هیچ نزدیکی فکری و روحی نداشته باشد، نشست و برخاست نخواهند کرد. شاید صورت این صحبت خیلی واضح به نظر برسد. اما کمی باید در مورد آن فکر کرد. اول اینکه آدم‌ها چیزی که دوست ندارند را تحمل نمی‌کنند، پس وقتی به شما می‌گویند که آن‌ها هم مثل شما از کسی یا چیزی دل خوشی ندارند اما چه کنند که فلان و بهمان و چه و چه؛ شما هم مثل من این‌طور حرف‌ها را باور نکنید. من این‌گونه توجیه‌ها را می‌گذارم به حساب رودربایستی یا گاهی خیلی بدتر ریاکاری. دوم اینکه شما هم وقتی با گروهی می‌پرید ولی ته دل در مورد آن‌ها غر می‌زنید که چرا این و چرا آن و چه و چه؛ به خود نهیب بزنید

ادامۀ مطلب

هیچ باغچه‌ای بدون کرم خاکی نیست!

خاک هر باغی را به اندازه کافی بچالی* چند کرم خاکی در آن خواهی یافت. گذشته‌ی هر آدمی هم از همین قاعده تبعیت می‌کند. هر کدام از ما زوایای پنهانی در زندگی خود داریم. همانطور که از قدیم گفته‌اند: گل بی‌خار خداست. به عبارتی اگر گل را می‌خواهی، خار را هم باید بخواهی. زمانی رابطه‌ای عمیق با دیگران خواهیم داشت که به جای عیب‌جویی و قضاوت کردن در مورد رفتارهای آنان، به آنان فرصت دهیم تا چهره‌ی شفاف‌تری از خود نشان دهند. انگلیسی‌ها در این مورد اصطلاح جالبی دارند: اسکلتی در گنجه قایم کردن. هم اینکه باید بپذیریم آدم‌ها همانی که هستند، هستند و ما باید آن‌ها را همانطور که هستند بپذیریم. نهایت ماجرا این است که فردی از خود رفتارهایی نشان می‌دهد که ممکن است نتوانیم به او اعتماد کنیم. ولی کارآگاه بازی و کنجکاش در زندگی خصوصی دیگران بیشتر یک رفتار بیمارگونه است تا عاقلانه. همچنین باید از

ادامۀ مطلب

قضاوت کردن در مورد دیگران

قضاوت کردن در مورد دیگران

دو نفر بدبو را کنار هم بنشانید، از بوی بد هم گله خواهند کرد. البته نه رو در رو که پشت سر هم بدگویی خواهند کرد. – فلانی هست! می‌شناسیش که؟ آره همون! اینقد بود می‌ده که نگو. آدم‌ها درخت چناری که توی چشمشان فرو رفته است را نمی‌بینند ولی پر کاهی که روی موهای شماست را می‌بینند. خواسته‌ی ما هر چه که باشد، برای ما مشروع و موجه است. همان خواسته را در دیگران عیب می‌دانیم. از بچه‌ی ما هر حرکتی سر بزند طبیعی است ولی همان حرکت در کودک دیگری نشانه‌ی بی‌ادبی و بی‌تربیتی اوست. قضاوت کردن در مورد دیگران و نقل آن در دورهم‌نشینی‌های دوستانه یا فامیلی عادتی است که در ما نهادینه شده است. آنقدر که گاهی متذکر شدن این نکته که چرا باید در مورد دیگران فکر کنیم! و بعد قضاوت‌های خود را در جایی بازگو کنیم، عجیب به نظر می‌رسد. مرتبط با قضاوت کردن

ادامۀ مطلب

چرا تمرکز نداریم؟

تمرکز

تمرکز کلید موفقیت – قسمت اول: چرا تمرکز نداریم؟ تمرکز موضوعی است که خیلی از ما با آن دست و پنجه نرم می‎کنیم. در این مقاله به این مسأله می‌پردازیم که چرا تمرکز نداریم. این مسأله البته از زاویه نگاه شناختی بررسی می‌شود. بقیه پارامترهای تأثیرگذار بر روی تمرکز و همچنین اینکه چگونه می‌توان تمرکز بهتری داشت را در قسمت‌های بعدی این مقاله خواهیم خواند. در این مقاله قسمت‌های زیر را خواهیم خواند: معنای دقیق این کلمه. تمرکز کلید موفقیت‌های بزرگ چرا تمرکز نداریم؟ تفکرات اشتباه در این باره در معنای کلمه‌ی تمرکز «تمرکز» و «مرکز» هر دو از یک ریشه هستند. به معنای ساده تمرکز یعنی «مرکزیت» بخشیدن به یک فعالیت که برای ما اولویت دارد. بنابراین شما زمانی تمرکز خوبی روی موضعی دارید که آن را در زندگی خود مرکزیت داده باشید. یا به عبارتی در مرکز توجه و زمانبندی روزانه شما باشد. این را از این جهت

ادامۀ مطلب

کنجکاوی خواندن و کلیشه‌های فکری

کنجکاوی خواندن

در اینجا می‌خواهم کمی راجع به یک اخلاق سطحی که از دوستداران ادبیات (و به طور کلی فرهنگ دوستان) دیده‌ام صحبت کنم. من به شخصه آدم کنجکاوی هستم. فراتر از نام نویسنده و ناشر، یا میزان شهرت یک اثر، آن را برای خواندن انتخاب می‌کنم. در این کار مانند کودک کنجکاوی هستم که توی رودخانه رفته و سنگ‌های کف روخانه را زیر و رو می‌کند تا شاید سنگ متفاوت و زیبایی میان خیل سنگ‌های معمولی بیابد. هر بار با امیدواری بیشتری این کار را انجام می‌دهد و فقط به یک نقطه خاص از رودخانه تعصب ندارد. به فکر خیس شدن لباس‌هایش نیست؛ به فکر گذر زمان هم نیست. برای او فقط غرق شدن در این کنجکاوی و لذت کشف سنگی، هر بار زیباتر از دفعه‌ی قبل، مهم است. برای خواندن کتاب خیلی به اینکه نام ناشر، نام نویسنده، نام اثر یا نام مترجم چقدر برای من شناخته شده است؛ اهمیتی

ادامۀ مطلب