21 رنج انسان در قرن 21! شاید فکر کنید قرار است این پست خیلی فلسفی باشد. مثلاً مثل کتاب 21 درس برای قرن 21.
پیشاپیش بگویم که جنگ، فقر، بحران اقتصادی یا حمله‌ی آدم فضایی‌ها در لیست قرار ندارند. در واقع این مطلب هم آنقدرها فلسفی نیست. یعنی بیشتر طنز است تا فلسفی. ولی تفکربرانگیز است.
تا قبل از این دو قرن اخیر، این میزان رفاه و امکانات که در اختیار من و شماست حتی قابل تصور هم نبود. فکر می‌کنید دغدغه‌ی مردی که به شکار رفته تا شکم زن و بچه‌اش را سیر کند ولی با پلنگ رو به رو شده و با تمام سرعت پا به فرار گذاشته چیست؟
یا دغدغه‌ی زنی که باردار است و دو بچه کوچک دارد و در غیاب مردان ده مورد هجوم مردان ده کناری قرار می‌گیرد چیست؟
دغدغه‌ی یک سیل‌زده، یا مردمی که آتشفان ده آن‌ها را خواهد بلعید؟ طاعون سراسری قرن گذشته و …
می‌بینید! ما آنقدرها هم آدم‌های پر درد و گرفتاری نیستیم. حالا با این وجود فکر می‌کنید چه چیزی برای مردم قرن 21 رنج محسوب می‌شود؟ با هم 21 رنج انسان در قرن 21 را مرور می‌کنیم.
21 رنج انسان در قرن 21 که می‌تواند در آنی تمام روز شما را خراب کند
- وقتی می‌خواهید فین کنید ولی بنا به دلایلی نمی‌توانید و مجبورید همان وضعیت را تحمل کنید.
- وقتی وسط خیابان گوشی تلفن خاموش می‌شوید و مجبورید تا رسیدن به پریز برق، طولانی‌ترین گذر زمان عمرتان را تحمل کنید.
- وقتی جوراب‌تان از پای‌تان سر می‌خورد و وارد کفش‌تان می‌شود.
- وقتی مشغول تماشای فیلمی هستید ولی صدا از تصویر عقب می‌افتد.
- وقتی مشغول تماشای چیزی در اینترنت هستید ولی مرتب تصویر به دلیل سرعت پایین فریز می‌شود و شما مجبورید صبر کنید تا لود شود.
- وقتی تازه به رختخواب رفته‌اید ولی نیاز به سرویس بهداشتی پیدا کرده‌اید.
- وقتی با عجله به سمت کاری یا مقصدی در حرکت هستید و مرتب به چراغ قرمز می‌خورید.
- وقتی روی مبل نشسته‌اید و کنترل از راه دور تلویزیون را پیدا نمی‌کنید.
- درست 5 دقیقه بعد از پوشیدن جوراب‌های تازه، پای‌تان را جایی می‌گذارید که جوراب خیس و کثیف می‌شود.
- وقتی هر چه از این مغازه به آن مغازه می‌روید پیراهن یا شلوار سایز مناسب پیدا نمی‌کنید، هر چه می‌بینید یا کمی کوتاه است یا کمی بلند.
- وقتی درست چند دقیقه قبل از اینکه آلارم تنظیم شده گوشی به صدا درآید از خواب بیدار می‌شوید. در چنین حالتی کل روز را احساس می‌کنید کمبود خواب دارید.
- وقتی مجبورید در بدترین نقطه‌ی اتاق / مبل / تخت بنشینید چون که سیم شارژر کوتاه است.
- وقتی درپوش پلاستیکی آب‌میوه / شیر / شیرکاکائو باز نمی‌شود ولی با کمی زور زدن بیشتر جوری پاره می‌شود که تقریباً تمام آن یا روی زمین می‌ریزد یا روی پیراهن شما.
- وقتی جوراب‌تان سوراخ است و دقیقاً همان روز لازم است که جایی بروید که باید کفش‌هایتان را درآورید.
- پسوردتان را فراموش می‌کنید، از گزینه‌ی «پسورد را فراموش کرده‌ام» استفاده می‌کنید، در پنجره‌ی جدید وقتی پسورد را وارد می‌کنید این پیام را دریافت می‌کنید: «پسورد جدید نمی‌تواند مشابه پسورد قبلی‌تان باشد»
- وقتی چیزی را به سمت سطل زباله پرتاب می‌کنید اما داخل آن نمی‌افتد و مجبورید خودتان بروید، آن را بردارید و توی سطل بیندازید.
- وقتی دنبال هدفون می‌گردید ولی بعد از نیم ساعت متوجه می‌شوید که روی گوش‌های شما بوده است.
- وقتی در اوج گرسنگی با هزار حرص و ولع نیمرو درست می‌کنید و بعد هنگام خوردن متوجه می‌شوید در خانه نان ندارید.
- وقتی که پیاده به سمت کاری می‌روید، ناگهان باران می‌گیرد، جایی صبر می‌کنید باران تمام شود و بعد راه می‌افتید ولی کفش‌هایتان حسابی خیس می‌شود و شما مجبورید همانطوری وارد اداره / کتابخانه / کلاس یا جایی شوید.
- وقتی وارد اتاقی می‌شوید ولی یادتان می‌رود برای چه آنجا آمدید.
- هر بار که USB را به کامپیوتر یا لپ‌تاپ متصل می‌کنید از سمت اشتباه است و مجبورید آن را برگردانید و دوباره وارد کنید.
باور کنید یا نه! این‌ها 21 رنج انسان در قرن 21 است. ممکن است این نوشته کمی خنده‌دار هم به نظر برسد، اما خیلی وقت‌ها هر کدام از این موارد می‌تواند روز یک انسان متمدن قرن 21 را خراب کند. ما آنقدرها هم آدم‌های صبور و سپاسگزاری نیستیم.
Photo by Steve Johnson on Unsplash
دیدگاهتان را بنویسید