روز چهارم: تا می‌توانید زوائد را حذف کنید

تا می‌توانید زوائد را حذف کنید

در یادداشت روز قبل گفتم که استمرار در انجام کار عامل مهمی در رسیدن به اهداف است. امروز راجع به حذف زوائد صحبت می‌کنم که مکمل گام دیروز است. برای همۀ ما این یک تجربۀ بسیار آشناست که هر بار برنامه‌ریزی می‌کنیم، برنامۀ خود را به گام‌های کوچک تقسیم می‌کنیم و شروع به انجام گام‌های کوچک و روزانۀ می‌کنیم. اما بعد از یکی دو هفتهبه خود می‌آییم و می‌بینیم که مانند یک آدم گم‌شده داریم دور خود می‌چرخیم و باز برنامه‌های خود را رها کرده‌ایم. ریشۀ این مشکل کجاست؟ تا می‌توانید زوائد را حذف کنید اغلب ما روی این موضوع تمرکز داریم که «چه کارهایی را انجام دهیم» تا به موفقیت برسیم. ولی باید روی این که «چه کارهایی را نباید انجام دهیم» هم تمرکز کنیم. حذف زوائد کمک زیادی به ما می‌کند تا هم زمان را به خوبی مدیریت کنیم و هم عادت‌های مفید را با عادت‌های مضر جایگزین

ادامۀ مطلب

روز سوم: استمرار در کار از هر عامل دیگری مهم‌تر است

استمرار در کار از هر عامل دیگری مهم‌تر است

هر بار که کاری را شروع می‌کنیم انگیزه و انرژی خوبی داریم. ولی بعد از چند روز انگیزۀ ما کم می‌شود و بالاخره بعد از یکی دو هفته انرژی خود را به طور کامل از دست می‌دهیم. این یک امر کاملاً طبیعی است و فقط مختص به من و شما نمی‌شود. دانستن این که از دست دادن انگیزه یک امر طبیعی است برای رسیدن به موفقیت یک نکتۀ کلیدی است. اگر فکر کنید این فقط شما هستید که انگیزۀ خود را از دست می‌دهید، در این صورت ممکن است دچار حس خودسرزنش‌گری بشوید یا اینکه از اساس سرخورده شوید و دیگر سراغ پروژه‌های مهم زندگی خود نروید. باور کنید یا نه، این موضوع قصۀ تقریباً قریب به اتفاق آدم‌های اطراف ماست. آدم‌هایی که رؤیاها و آروزهای آن چنانی داشته‌اند ولی بعد از مدتی آن‌ها را رها کرده‌اند. اگر این را بدانید که به طور طبیعی، ما انگیزه و انرژی خود

ادامۀ مطلب

روز دوم: اهمیت گام‌های کوچک و روزانه در رسیدن به موفقیت‌های بزرگ

اهمیت گام‌های کوچک و روزانه

قبل از اینکه دربارۀ اهمیت گام‌های کوچک و روزانه در رسیدن به موفقیت صحبت کنم، لازم است یک نکته را توضیح دهم؛ و آن اینکه این وبلاگ، یک وبلاگ آموزشی است و روی یادگیری تمرکز دارد، بنابراین تمام مثال‌های من در همین زمینه خواهد بود. با این همه این مطالب در مورد کارآفرینی، هر نوع فعالیت مالی و … هم صادق خواهد بود. مثلاً چه بخواهید کاری را راه بیندازید و چه بخواهید یک زبان خارجه یاد بگیرید، در هر صورت باید کمال‌گرایی را کنار بگذارید، یا یک هدف‌گذاری کتبی و منطقی داشته باشید. بنابراین اگر این سلسله مقالات را دنبال کنید، چیزهای زیادی هست که یاد خواهید گرفت و به کار شما خواهد آمد. سه سؤال اساسی از قدیم گفته‌اند سنگ بزرگ نشانۀ نزدن است. شما هم مثل من این ضرب‌المثل را زیاد شنیده‌اید ولی حتماً این را هم تجربه کرده‌اید که با وجود این، باز هم، هر بار

ادامۀ مطلب

روز اول: هدف‌های فراموش شده، آرزوهای گم‌شده

هدف‌های فراموش شده

همۀ ما در در عمق فکرمان بر این باور هستیم که فردی توانمند، لایق و باهوش هستیم و این توانایی را داریم که تفاوتی در زندگی خودمان و دیگران ایجاد کنیم. اگر حتی فردی هستید که در موقعیت کنونی خود، عزت نفس کمی دارید، باز هم در اصل موضوع تفاوتی ایجاد نمی‌کند. چون شما هم روزی عزت نفس کافی داشتید تا اینکه رفته رفته گرد و غبار روزگار بر آینۀ دل شما نشسته است و امروز فردی بی‌رمق و بی‌انرژی شده‌اید. ممکن است در این روزهای زندگی خود فکر کنید که توانایی انجام دادن کارهایی که دوست دارید را ندارید. یا ممکن است احساس کنید کنترل زندگی در دستان شما نیست و بنابراین احساس بدی نسبت به خود و زندگی‌تان داشته باشید.  بازیابی توانایی و انرژی برای هر فردی ممکن است. فقط ابتدا این را باید بگویم که حتماً باید به دو اصل زیر توجه داشته باشید: اگر به این

ادامۀ مطلب

بدبختی را خود ما انتخاب کرده‌ایم

معرفی کتاب تئوری انتخاب (درآمدی بر روانشناسی امید)نوشته‌ی ویلیام گلسر، ترجمه‌ی دکتر علی صاحبی هر چه از ما سر می‌زند یک «رفتار» است. هر رفتار دو ویژگی دارد: ۱٫ از درون ما برانگیخته می‌شود. ۲٫ معطوف به هدفی است. هدف هر رفتار برآورده شدن یکی از ۵ نیاز اساسی زیر را دنبال می‌کند: ۱٫ عشق و احساس تعلق، ۲٫ قدرت، ۳٫ تفریح، ۴٫ آزادی، ۵٫ بقا و زنده ماندن. گذشته، دروان کودکی، محیط خانواده و جامعه، شیمی مغز و لایه‌های پیچیده‌ی آن و فعالیت‌های هورمونی بدن، هرکدام تأثیر زیادی بر روی ما دارند ولی ما مقهور این عوامل نیستیم و در مواجه با این عوامل «رفتار نهایی» جهت رسیدن به خواسته‌ها را خودمان انتخاب می‌کنیم و همین رفتارها هستند که آینده‌ی ما را رقم خواهند زد. پس هر گاه در چمبره‌ای از مشکلات گیر کرده‌ایم بهتر این است که مسئولانه و با پذیرش واقعیت به گذشته بنگریم و به جای

ادامۀ مطلب

وبلاگ‌نویسی روشی آنلاین برای فکر کردن

وبلاگ‌نویسی روشی انلاین برای فکر کردن

مقدمه وبلاگ‌نویسی در ایران فراز و فرودهایی داشته است که خیلی کم به آن پرداخته شده است. در اینجا می‌خواهم به چند «داستان» تکراری در مورد وبلاگ‌نویسی در فضای وب فارسی بپردازم. و سپس به سراغ چند تعریف «کلیشه‌ای» از وبلاگ‌نویسی بروم. در انتها دیدگاه خودم را در مورد اینکه چرا وبلاگ‌نویسی در ایران یک دوره انفجاری کوتاه داشت و بعدها به نوعی دچار سکوت شد را توضیح می‌دهم. تذکر اگر اهل تولید محتوا و فکر و اندیشه نیستید که اصلاً این مطلب را می‌توانید همین‌جا رها کرده سراغ کار و بار خود بروید. اما اگر تخصصی در هر زمینه‌ای دارید و می‌خواهید از تخصص خود درآمد کسب کنید، این نوشته را تا انتها بخوانید. ما از جان وبلاگ‌نویسی چه می‌خواهیم؟ وبلاگ‌نویسی چیزی نیست که من به شخصه بتوانم از آن دل بکنم. وبلاگ‌نویسی برای من یک روش آنلاین برای فکر کردن است. برای من وبلاگ‌نویسی ادامه کار خواندن، فکر

ادامۀ مطلب

20 نکتۀ وبلاگ‌نویسی که اگر رعایت نکنید شکست خواهید خورد

20 نکتۀ وبلاگ‌نویسی

امروزه وبلاگ‌نویسی به قدری متداول شده است که دیگر مردم، مثل سابق، هیچ‌گاه وقت کافی برای خواندن همه پست‌های جدیدی که بر روی وبلاگ‌ها قرار می‌گیرند، ندارند. طبق آنچه وبلاگ‌نویس مشهور و تأثیرگذار نِی‌ل پتل (Neil Patel) عنوان می‌کند از هر ۱۰ نفر بازدیدکننده ۸ نفر تنها عنوان مطالب وبلاگ شما را مرور می‌کنند و فقط دو نفر بر روی مطلبی خاص کلیک خواهند کرد. بنابراین باید به این اندیشید که چگونه می‌توان تعداد خوانندگان وبلاگ را افزایش داد. چرا که صرف تعداد بازدیدهایی که بر روی وبلاگ شما انجام می‌شود به این معنا نیست که نوشته‌های شما به دقت خوانده شده‌اند. در اینجا به مرور 20 نکتۀ وبلاگ‌نویسی می‌پردازیم که می‌تواند به من و شمای وبلاگ‌نویس در این زمینه کمک کند. 20 نکتۀ وبلاگ‌نویسی که باید آن‌ها را رعایت کنید: 1. تکلیف خود را با خود روشن کنید. اگر وبلاگ شما تخصصی است باید فقط به مطالب تخصصی بپردازید. اشتباه

ادامۀ مطلب

وبلاگ‌نویسی و اینستاگرام

وبلاگ‌نویسی و اینستاگرام

وبلاگ‌نویسی و اینستاگرام چگونه رابطه‌ای با یکدیگر دارند؟ قبل از اینکه بخواهم به این پرسش پاسخ دهم، دوست دارم به دو نکته ظریف اشاره کنم. یک) فاصله اختراعات بشر طبق چیزی که از تاریخ علم می‌آموزیم، در ابتدا فاصله اختراعات بشر خیلی زیاد بوده است. مثلاً بین اختراع خط و اختراع چرخ خدا می‌داند که چند سال فاصله بوده است. ولی هر چه در زمان پیش آمده‌ایم این فاصله کمتر و کمتر شده است. البته این آهنگ کم شدن فاصله‌ی اختراعات بشر هم خیلی سریع نبوده است. به یک معنا تا قبل از جنگ‌های جهانی، فاصله‌ی اختراعات و اکتشافات اندک اندک کم شده بوده است. اما وقتی جنگ‌های جهانی رخ داد، در اثر عوامل متعددی که جای بحث خاص خود را دارد، به طور ناگهانی فاصله اختراعات بشر کم شد. این فاصله دوباره در سالهای ابتدای قرن بیستم باز هم کم و کم‌تر شد. طوری که بعد از سال‌های 1950

ادامۀ مطلب

چگونه در زندگی تصمیم بگیریم؟

چگونه در زندگی تصمیم بگیریم؟

تصمیم‌گیری برای همه فرایندی ساده به نظر می‌رسد. اما گاهی موقعیت‌هایی در زندگی ما پیش می‌آید که به نظر می‌رسد تصمیم‌گیری فرایندی پیچیده است. طوری که به نظر می‌رسد برای اتخاد تصمیم درست باید اطلاعات خاصی داشت. اطلاعات خاص هم در ذهن اکثر ما دقیقاً آن قسمتی که از اطلاعات است که مخفی است و باید با داشتن روابط خاصی آن اطلاعات را به دست آورد. در این دیدگاه، نقطه‌ی قوت هر فرد اطلاعاتی است که از دیگران مخفی می‌کند. اینکه هر بار صحبت از تصمیم‌گیری می‌شود مردم ما تمایل به یافتن اطلاعات پنهان شده دارند خود موضوع صحبت دیگری است. واقعیت ماجرا این است که هیچ دیواری وجود ندارد که چیزی پشت آن دیوار پنهان شده باشد یا نباشد! مشکل از نوع نگاه غیرعلمی ما به مهارت تصمیم‌گیری است. چگونه در زندگی تصمیم بگیریم؟ ابتدا داده‌ها وجود دارند که خام هستند. باید این داده‌ها به اندازه کافی متنوع و

ادامۀ مطلب

به پایان نتانیاهو، ترامپ و زاکربرگ سلام کنیم؟

به پایان نتانیاهو، ترامپ و زاکربرگ سلام کنیم؟

در هفته‌هایی که گذشت شاهد اتفاقات زیادی بودیم. اتفاقاتی که من به شخصه فکر نمی‌کردم هرگز به این فاصله‌ی کوتاه از یکدیگر رخ بدهند. از جمله: ترور سردار سلیمانی، حمله‌ی موشکی ایران به پایگاه نظامیان آمریکایی الاسد در عراق، تصویب مجلس عراق مبنی بر خروج نیروهای آمریکایی از عراق، انهدام اشتباهی هواپیمای اکراینی و جان باختن 176 تن از مسافران آن، جریان هک شدن واتس اپ جف بزوس پایه‌گذار شرکت آمازون توسط سعودی‌ها، اعلام ممنوعیت استفاده از واتس اپ در بین کارکنان سازمان ملل، شیوع ویروس کرونا و تهدید قابل توجهی که برای کل جامعه جهانی دارد، محکومیت بنیامین نتانیاهو در دادگاه به جرم ارتشاء و فساد مالی، جریان استیضاح ترامپ که با صحبت‌های جان بولتون پیچیدگی بیشتری یافته است، نشست برلین با موضوع صلح در لیبی، راهپیمایی مردم عراق در اعتراض به حضور نیروهای آمریکایی در عراق، برخورد سه راکت به داخل منطقه‌ی سفارت آمریکا و زخمی شدن یکی

ادامۀ مطلب

گوگل و پیشنهاد یک فیلم خوب

یادداشت روزانه اسماعیل اصلانی دیرانلو

دلم می‌خواهد توی گوگل بزنم: «دلم یه فیلم خوب می‌خواد». گوگل هم به من لینکی پیشنهاد بدهد که با توجه به حال الان شما این فیلم بهترین انتخاب است. روی آن کلیک کنی و تا آخر ببینی و لذت ببری. آیا چنین روزی که گوگل تا این حد به علایق و سلایق ما آشنا باشد دور است؟ Photo by Gerrie van der Walt on Unsplash

ادامۀ مطلب

عشق در نگاه اول و دلیل روانی آن چیست؟

عشق در نگاه اول

آیا عشق در نگاه اول واقعیت دارد؟ منظور من این است که آیا می‌شود گفت عقلانی است که تا کسی را در یک نگاه دیدیم، ادعا کنیم که عاشقش شده‌ایم و این عشق اساسی منطقی دارد؟ با چنین احساسی که در یک نگاه در اولین دیدار رخ داده است، تا کجا می‌شود پیش رفت؟ وقتی چنین سؤالاتی را می‌پرسید، خیلی‌ها پاسخ خواهند که: «خیر، عشق در نگاه اول عقلانی به نظر نمی‌رسد». ولی پای حرف‌ها دخترها و پسرهای زیادی نشستن به من ثابت کرده است اتفاقاً افراد خیلی زیادی هستند از همین الگوی عشق در نگاه اول برای انتخاب پارتنر خود تبعیت می‌کنند. و البته شاید شما هم تجربه کرده باشید که این افراد همیشه نالان هستند که چرا در رابطه‌ای قرار ندارند که لیاقتش را دارند. این موقعیت برای همه‌ی ما آشناست. اما ممکن است این مکانیسم را به خوبی نشناسیم. عشق در نگاه اول ریشه در چه دارد؟

ادامۀ مطلب