خیلیها خاطره نویسی را کاری عبث و بیهوده میدانند، همان طور که خیلیها برای وبلاگنویسی هم ارزشی قائل نیستند. اما تحقیق جدیدی که انجام شده است، نشان میدهد که اگر اقدامی برای ثبت خاطرات، ایدهها و اندیشههای خود نکنید، این فشار فکری و انبار کردن اسرار یا اطلاعات، با ایجاد جدالی درونی در دو ناحیه مغز، باعث کاهش عملکرد شناختی شما میشوند. مطلبی که در ادامه میخوانید از سایت http://www.1pezeshk.com انتخاب شده است. هرچند که تاریخ نوشته مربوط به سال 2014 میباشد، اما همچنان محتوای تازه و مفیدی دارد. امید که برای شما هم مفید باشد. نگاه علمی به خاطره نویسی دیوید ایگلمن، دانشمند علوم اعصاب کالج پزشکی بایلور است، او به تازگی تحقیقاتی در مورد آثار مخرب حفظ کردن اسرار روی مغز، انجام داده است. تئوری ایگلمن خیلی ساده بود: یک قسمت از مغز میخواهد که افشاگری و فاشگویی کند و از این طریق استرس درونی را کاهش بدهد
ادامۀ مطلبگزارش یک آدم ربایی
مقدمه مروری بر کتاب گزارش یک آدم ربایی. نوشتهی گابریل گارسیا مارکز، ترجمهی کیومرث پارسای. نام مارکز با نام رمان صد سال تنهایی عجین است. شاهکاری ادبی با ساختاری خارقالعاده و داستانی تأمل برانگیز. به همین خاطر عموماً فکر میکنند که هر آنچه که مارکز نوشته لزوماً دیرفهم و پیچیده است. اگر شما هم اینگونه فکر میکنید حتماً کتاب «گزارش یک آدم ربایی» را بخوانید. علت نگارش این رمان چیست؟ این کتاب همانگونه که از نامش پیداست، با ذهنیت ما در مورد رمان کمی متفاوت است. یک گروگانگیری واقعی رخ میدهد و ده خانواده را مستقیم و کل کشور را غیرمستقیم و به مدت زمان تقریباً ۶ ماه درگیر خویش میکند. از جملهی این ده خانواده گروهی از دوستان مارکز هستند که از وی میخواهند حتماً در این زمینه چیزی بنویسد. و این اثر در نتیجهی قولی که مارکز به دوستان خود میدهد خلق میشود: «ماروخا پاچون و شوهرش آلبرتو
ادامۀ مطلببگذار باران تو را هم تازه کند
وقتی باران باریدن گرفت پاشو از خانه بیرون برو و در خیابانهایی که خیس نو شدن شدهاند قدم بزن. بگذار باران تو را هم تازه کند. مثل همین گلها و برگها. مثل همه گنجشکها تو هم در باران غرق شو و بگذار همهی آنچه مال دیروز است در همان دیروز بماند. امروز را دریاب و رویش دوباره جوانههای بعد از باران را. خاک خیس میخورد و ذره ذره تازه میشود. همین که خاک باران را جرعه جرعه نوشید، عطشش فرو مینشیند. خاک پیام روئیدن میدهد تو هم به روئیدن فکر کن. به جوانههای فکری که هر چقدر کوچکند و نادیده انگاشته میشوند اما روزی بزرگ میشوند. هر درخت بزرگ روزی جوانهی کوچکی بوده که بعد از روزی بارانی با امیدواری زیاد پوستهی زمین را شکافته و بیرون آمده است. همان روزی که خیلیها از باران و خیس و شل آن مینالیدهاند درختی متولد شده است که امروز چنار بزرگی شده
ادامۀ مطلبکتابخوانی: عادتها وجود ندارند، آنها ساخته میشوند
کتابخوانی در رختخواب: دیروز مطلبی در لینکدین و ویرگول منتشر کردم که در آن عادت خودم در مورد کتابخواندن در رختخواب را توضیح داده بودم. بعضی از دوستان صحبتهایی کردند که مرا به فکر وا داشت. نتیجۀ آن این شد که این مطلب را نوشتم. مهمترین پیام این نوشته این است که عادتها وجود ندارند بلکه ساخته میشوند. کمی میخواهم راجع به همین موضوع صحبت کنم. یک) مغز دستگاه شرطی شدن است مغز انجام کارهایی که برای ما تبدیل به عادت نشده باشد را دوست ندارد. چون دوست دارد کمترین انرژی ممکن را مصرف کند. بنابراین در یک روند آهسته آهسته، انجام کارهای مختلف در ما تبدیل به عادت میشوند. فقط کافیست مدتی آنها را انجام دهیم. چه بخواهیم چه نخواهیم، ما همیشه در حال عادتسازی هستیم؛ یا به بیانی ما همیشه در حال «عادت کردن» هستیم. دو) انسان با عادتهایش تعریف میشود بنابراین میتوان گفت هر انسان را باید
ادامۀ مطلبلیوانها میآیند و میروند، قهوه را به خاطر بسپار
شاید یکی از اصلیترین ویژگیهای خیلی از ما که باعث میشود تا از لحظات زندگی نهایت بهره را نبریم این باشد که به جای اصل موضوع هر چیزی به حاشیه و فرعیات آن توجه میکنیم. در هر چیزی اصلیترین بخشهایی هست که شاکله و فلسفهی وجودی آن چیز را شکل میدهد. به طوری که در نبود آن وجودیترین و محوریترین عنصرها، دیگر آن چیز اصلاً وجود ندارد. وقتی چیزی وجود ندارد، چه اهمیتی دارد که حواشی موضوع چیست؟ یکی از ضربالمثلهایی که از کرمانجی خراسان شمالی به یاد دارم به این مضمون است: هنوز گاو نزائیده و گوساله به دنیا نیامده به فکر شاخبند هستی؟ این ضربالمثل اشاره به همین مسأله دارد که تا گوسالهای نباشد شاخبند به چه کار میآید؟ توجه داشته باشید که در مقایسه با اهمیت گوساله برای مزرعهدار، شاخبند خیلی معمولی و تقریباً بیارزش است. بنابراین سرمایهگذاری فکری و زمانی و حتی پولی روی چیزی که
ادامۀ مطلبچه زمانی وبلاگنویسی به موفقیت ختم میشود؟
افراد زیادی اقدام به راهاندازی وبلاگ میکنند و در ابتدای کار ممکن است تلاش زیادی هم از خود نشان دهند، ولی مطمئنم که شما هم دیدهاید که عدهی خیلی زیادی از این افراد بعد از مدت خیلی کوتاهی کار را رها میکنند. این کار دلایل زیادی دارد که میتواند موضوع یک نوشته مفصل و تکنیکی باشد. در این نوشته میخواهم راجع به چیزی صحبت کنم که اساساً باید قبل از بحثها به آن فکر کرد. چه زمانی وبلاگنویسی به موفقیت ختم میشود؟ بحث خود را با این سؤال شروع میکنم: فرض کنید که هیچ اینترنتی در دنیا وجود ندارد. بنابراین چیزی به نام وبلاگ یا یوتیوب یا شبکهی اجتماعی و غیره و ذالک وجود ندارد. با این فرض به من بگویید که تخصص خاص شما چیست که میخواهید در آن موفق بشوید؟ جواب این سؤال خیلی مهمتر از آن چیزی است که فکر میکنید. چون جوابی که به این سؤال
ادامۀ مطلب12 نکته حیاتی سئو 2020 برای تازهکارها
سئو 2020 چه فرقی با روند سئو در سالهای قبل دارد؟ من تازه سایتم را راهاندازی کردهام و میخواهم رشد آن را افزایش دهم. اما با مراجعه به خیلی سایتها بیشتر از اینکه راهنمایی درستی دریافت کنم، غرق تعداد زیادی کلمه و اصطلاح تخصصی میشوم! چه باید کرد؟ بهترین نقطه برای شروع کار کجاست؟ پاسخ این پرسشها در این مقاله داده شده است. از شما میخواهم که تا انتهای مقاله با من همراه باشید. فرض کنید که سایت خود را تازه راهاندازی کردهاید و بازدیدکنندگان سایت شما خیلی کم هستند. در این صورت ممکن است دچار ترس، ناامیدی یا شاید هم عجله شده و بخواهید هر چه سریعتر نتیجه کار خود را به نقطه مطلوب برسانید. برای این کار لازم است روندی که در زیر توضیح داده شده است را به طور کامل و دقیق بر روی سایت خود پیادهسازی کنید. سئو یعنی چه؟ سئو مخفف عبارت Search engine optimization (SEO)
ادامۀ مطلبتنهایی اعداد اول: اعداد اول تنها نیستند، آنها اول هستند.
تنهایی اعداد اول: مشخصات نام رمان: تنهایی اعداداول نویسنده: پائولوجوردانو (ایتالیا) مترجم: بهاره مهرنژاد ناشر:افراز | چاپ اول ۱۳۹۲ | ۱۱۶ صفحه مقدمه «تنهایی اعداد اول». شاید برای شما نام کتاب عجیب باشد. اما برای من که ریاضیات خواندهام نام کتاب جذاب و روحدار است. همین مسأله علتی شد که کتاب را بخرم. با شروع خواندنش، دیگر نه توانستم و نه خواستم که آن را زمین بگذارم. از این جهت از انتخاب خودم خوشحالم. بارها شده که کتابی را شروع کردهام ولی از چند ده صفحهی اول نگذشته، دچار پشیمانی شدهام. طوری که گاهی دعا میکنم که ای کاش بعضی قلم بر زمین بگذارند و از این راه به ادبیات خدمت کنند. این بار اما، از خواندن این کتاب لذت فراوان بردم و از این جهت هم به نویسنده، هم به مترجم و هم به ناشر، بابت این موفقیت، تبریک می گویم. تنهایی اعداد اول: مروری بر داستان رمان تنهایی
ادامۀ مطلببازگشت اسرا به ایران از عراق در سال 69
بازگشت اسرا به ایران یکی از تجربههایی است که هر از گاهی مثل یک فیلم جلو چشمم به نمایش در میآید. روزی که اسرای جنگ 8 ساله به شهرمان برگشتند، برای من هیچ گاه فراموش نخواهد شد. اعلام کرده بودند که فردای روزی اسرا به شهر وارد میشوند. از قضا خانهی ما نزدیک همان میدانی بود که اسرا وارد شهر میشدند. همه از 5 صبح بلند شدیم و به میدان رفتیم. میدان بزرگی که پر از کاج بود. مردم از همه روستاها و اطراف و اکناف شهر آمده بودند و آنجا روی چمنها نشسته بودند. ساعت 6 نشده بود که دیگر جای سوزن انداختن در شعاع یک کیلومتری میدان نبود. تا 5 بعد از ظهر همه آنجا بودیم. از کسی صدا در نمیآمد. همه نفسها را در سینه حبس کرده بودند. نه صبحانه و نه ناهار و نه هیچی. روز نمیگذشت. به سختی میگذشت. ثانیهها خیلی کند و سنگین میگذشتند.
ادامۀ مطلبنویسندگی خلاق: اعتراف گرفتن از یک قاتل
نویسندگی خلاق کلمهای است که این روزها زیاد آن را اینجا و آنجا میبینیم. بنابراین در این نوشته راجع به «نویسندگی خلاق» صحبت میکنم. این نوشته هم بر مبنای تجربه من از نوشتن است و هم بر مبنای مطالعاتی است که در این سالها داشتهام. ممکن است افرادی احساس کنند که تجربه و روش آنها با این نوع نوشتن فرق داشته باشد. من هیچ ادعایی در این زمینه ندارم که روشی که در انتهای این نوشته توضیح میدهم یک روش اثبات شده علمی است. به هر حال نویسندگی با ذوق و خلاقیت سر و کار دارد و طبیعتاً تنوع روشها و افکار در آن زیاد است. اگر از آن دسته افراد هستید که به شکلی وسواسی مینویسید و تقریباً هیچ نوشته کامل و رضایت بخشی ندارید این نوشته برای شما مفید خواهد بود. نگاهی به تعریف نویسندگی خلاق نویسندگی خلاق هر گونه نوشتهای است که خارج از مرزبندیهای متداول در
ادامۀ مطلبسن بهانه است
سن بهانه است سن بهانه است جنسیت بهانه است ملیت بهانه است رنگ پوست بهانه است قد بهانه است وزن بهانه است وضعیت جسمی بهانه است وضعیت ظاهری بهانه است موقعیت مالی بهانه است موقعیت خانوادگی بهانه است استعداد بهانه است شرایط بهانه است دوری از امکانات بهانه است فاصله طبقاتی بهانه است موقعیت اجتماعی بهانه است حرفهای دیگران بهانه است. چشم نظر بهانه است قسمت نشد بهانه است نگذاشتند بهانه است وضعیت سیاسی بهانه است جغرافیا بهانه است تاریخ بهانه است اقتصاد بهانه است فلسفه بهانه است دین و شاید «خدا نخواست» هم گاهی، فقط یک بهانه است *** همه اینها بهانه است آنچه بهانه نیست و پشت همه این بهانهها پنهان است تنبلی و بیعرضگی خود ماست. در همین زمینه شاید شما تنبل هستید، تنبلی یک عادت است نه صفت! انسان موجودی است که مینالد بگذار باران تو را هم تازه کند لیوانها میآیند و میروند، قهوه را
ادامۀ مطلبحتی اگر هزار بار مریض شوی باز هم دکتر نمیشوی
به طور معمول آدمها از همه چیز و همه کس مینالند. طبق چیزی که زیاد گفته شده است (که اصلاً به تحلیل چون و چرایی آن کاری ندارم) تنها کمتر از ده درصد انسانهای روی کره زمین اختیار ثروت و قدرت و دانش و … را در دست دارند. یعنی بقیۀ 90 درصد مردم برای این ده درصد کار میکنند. بهانه جور کردن برای شکستهای روزی بالاخره تمام میشوند و شما حرف زیادی برای غرولند کردن نمیماند. اینکه «آنها» نمیگذارند، در «خانواده» بدی به دنیا آمدهام، تقصیر «جامعه» است، «حکومت» کوتاهی کرده و … همه و همه در نهایت قرار است چه نتیجهای بدهد؟ من کاری ندارم که این حرفها درست است یا غلط. چون واقعاً بعضی آدمها در شرایط خانوادگی بدی به دنیا آمدهاند، بعضی وقتها حاکمان یک جامعه با تصمیمات خود عدۀ زیادی را به ورطه نابودی میبرند. از آن طرف هم گاهی، بعضی افراد شکست خورده در
ادامۀ مطلب