افرادی که زندگی در جا میزنند و هرگز نمیتوانند سطح درآمد و روابط خود را بالا ببرند، ویژگیهای مشترک زیادی دارند. اما به نظر من مهمترین ویژگی که بر ویژگیهای دیگر میچربد و حتی روی آنها تأثیر مستقیم میگذارد این است که این افراد برای یادگیری وقت نمیگذارند. اگر افراد در هر زمینهای که مشغول به فعالیت هستند یادگیری را جدی بگیرند، شانس موفقیت آنها چند برابر میشود. من هیچ روشی بهتر از یادگیری برای ارتقاء فردی و حرفهای ندیدهام. یادگیری البته به معنی حفظ کردن مشتی اطلاعات نظری و ذهنی نیست. یادگیری «یک فرایند زمانبر» است که نتیجۀ آن تغییر رفتار ما در یک یا چند زمینۀ هدف است. فردی که پیتزا میفروشد، فردی که قهوه میفروشد، یک معلم، یک برنامهنویس، یک راننده تاکسی و … هر کسی در هر شغلی با یادگیری تبدیل به فردی کارامدتر خواهد شد. به این چند سؤال مهم پاسخ بدهید: شما چقدر یادگیری
ادامۀ مطلبدسته: یادداشتها
چرا ما آدمها از زندگی خسته میشویم؟
چرا ما آدمها از زندگی خسته میشویم؟ یک تعبیر از خستگی این است که وقتی برای مدت طولانی کاری را انجام میدهیم «خسته» میشویم و بنابراین نیاز به «استراحت» و «تجدید قوا» داریم. این تعبیر، خستگی جسمی را توصیف میکند. اما من در اینجا نمیخواهم از خستگی جسمی صحبت کنم. میخواهم بگویم که چرا روح ما آدمها «خسته» میشود؟ فکر نمیکنم لازم باشد توضیح دهم که چنین پرسشی هرگز نمیتواند پاسخ یکسان و استانداردی داشته باشد. هر کسی میتواند روی این سؤال کار کند، خود را کندوکاو کند و دلیل «خستگی» خود را بیابد. من از «ظن» خود به این پرسش میپردازم. شما هم بعد از خواندن آن، از ظن خود یار آن شوید و اگر دوست داشتید نظرتان را با من در میان بگذارید. این نوشته حاصل تجربۀ من از سروکله زدن با صدها دانشآموز، دانشجو، زبانآموز و جوانان علاقهمند به فرهنگ و ادبیاتی است که در این سالها
ادامۀ مطلبافزایش عملکرد: معرفی یک کتاب خیلی خوب
چگونه کارهای یک هفته را در یک روز انجام دهیم؟ نام کتاب: افزایش عملکرد نویسنده: ژان بقوسیان ناشر: انتشارات کلید آموزش سال و نوبت چاپ: چاپ چهارم – 1400 آدرس سایت نویسندۀ سایت: modiresabz.com از مقدمۀ کتاب افزایش عملکرد «هر روز که علم پیشرفت میکند و ارتباطات بیشتر میشود، دستاوردها و عملکرد شخصی افراد کاهش مییابد. اغلب مردم جهان بسیار خستهتر و بیحوصلهتر از گذشته هستند و به سختی میتوانند بر انجام یک کار بزرگ تمرکز کنند. این موضوع دلایل مختلفی دارد و به موارد فراوانی بستگی دارد: از آلودگی هوا گرفته تا افزایش اطلاعاتی که در روز با آنها برخورد میکنیم … زندگی بسیار کوتاهتر از آن است که سالها بدون دستاوردی قابل توجه سپری کنیم. امیرکبیر فقط سه سال وزارت کرد و در همین مدت کوتاه مدرسۀ دارلفنون را تأسیس کرد، روزنامۀ وقایع اتفاقیه را منتشر کرد، قراولخانه ایجاد کرد و اصلاحات اجتماعی بزرگی انجام داد. آیزاک آسیموفِ
ادامۀ مطلبدزد کتاب باز هم یک دزد است
آیا دزد کتاب با بقیهی دزدها تفاوت دارد؟ شاید اینکه کتاب یک کالای فرهنگی هست و با خیلی کالاهای دیگر متفاوت است، ما فکر میکنیم که دزدی کتاب رفتاری متفاوت با بقیه دزدیهای متداول است. طبق آنچه در مقاله میخوانیم از جهاتی چند این حرف درست مینماید. اما در نهایت من دزد کتاب را از بقیه دزدها جدا نمیکنم. من فرد کتاب دزد زیاد دیدهام. حتی در بین دوستان خیلی نزدیکم هم این خصیصه را دیدهام. با مقایسهی بقیه رفتارهای این افراد با رفتار دزد کتاب بودنشان، مایلم این را هم به بقیه حالتها بیفزایم که کتاب دزدی یک رفتار بد محسوب میشود که ناشی از دوست نداشتن جامعه است. به این معنا که این افراد رفتار قانونمند و احترام به حقوق ناشر، مولف و عمومیت جامعه را کاری اشتباه میدانند. از نظر آنها جامعه محل زیستشان دوست داشتنی نیست. این افراد فکر میکنند چون شرایط جامعه فلان و فلان
ادامۀ مطلبداستان کوتاه چقدر کوتاه است؟
داستان تا چه حدی میتواند کوتاه باشد و در عین حال واقعا داستان بماند؟ داستان کوتاه چند کلمه دارد؟ این پرسش همیشه در بین داستاننویسان مرسوم بوده است. پاسخ به این سؤال اما، اینقدرها هم راحت نیست. چرا که از یک سو این سؤال مطرح است که واقعاً چرا باید عددی تعین کرد که نشان دهندهی کمترین تعداد کلمات ممکن برای یک داستان کوتاه باشد. مثلاً اگر این عدد 500 است، آنگاه داستانی که 499 کلمه دارد داستان کوتاه نیست؟ اگر داستان کوتاه نیست، پس چیست؟ معمولاً نام داستان کوتاهِ کوتاه را میبرند. این نام ترجمهای از flash fiction یا sudden fiction است. حال فرض کنیم که برای این «چرا» پاسخی یافتیم. مشکل دیگر کار این است که چگونه باید این کار را کرد؟ چرا که دیدگاههای مختلفی در خصوص میزان کوتاهی داستان کوتاه ابراز شده است. بعضی از اساس هر نوشتهای که کمتر از 5 یا 6 صفحهی متداول
ادامۀ مطلبتأثیرات خاطره نویسی بر روی ذهن
خیلیها خاطره نویسی را کاری عبث و بیهوده میدانند، همان طور که خیلیها برای وبلاگنویسی هم ارزشی قائل نیستند. اما تحقیق جدیدی که انجام شده است، نشان میدهد که اگر اقدامی برای ثبت خاطرات، ایدهها و اندیشههای خود نکنید، این فشار فکری و انبار کردن اسرار یا اطلاعات، با ایجاد جدالی درونی در دو ناحیه مغز، باعث کاهش عملکرد شناختی شما میشوند. مطلبی که در ادامه میخوانید از سایت http://www.1pezeshk.com انتخاب شده است. هرچند که تاریخ نوشته مربوط به سال 2014 میباشد، اما همچنان محتوای تازه و مفیدی دارد. امید که برای شما هم مفید باشد. نگاه علمی به خاطره نویسی دیوید ایگلمن، دانشمند علوم اعصاب کالج پزشکی بایلور است، او به تازگی تحقیقاتی در مورد آثار مخرب حفظ کردن اسرار روی مغز، انجام داده است. تئوری ایگلمن خیلی ساده بود: یک قسمت از مغز میخواهد که افشاگری و فاشگویی کند و از این طریق استرس درونی را کاهش بدهد
ادامۀ مطلبجامعهشناسی خشونت
خشونت از دیدگاه آیدین جواهریان جامعهشناسی خشونت نوشتهای از آیدین جواهریان است که به دلیل جذاب بودن و آموزنده بودن نوشته با اجازۀ خود نگارنده در این وبلاگ بازنشر داده شده است. آیدین جواهریان وبلاگنویسی را مثل خیلی از هم نسلیهای من از بلاگفا شروع کرده است. (البته من خودم این کار را از بلاگر شروع کردم. بعدتر به دلیل فیلتر شدن بلاگر در ایران کارم را با پرشینبلاگ ادامه دادم. بعد از افت و خیزهای فراوان الان با این وبسایت در خدمت شما هستم) نخستین فعالیتهای او محدود به انتشار اشعارش بر روی وبلاگش بوده است. همانگونه که همهی ما میدانیم بلاگفا نویسان بعد از رخدادن مسائلی، یا وبلاگنویسی را ترک گفتهاند یا در سرویسهای دیگر مشغول به کار شدهاند. آیدین جواهریان نیز از این قاعده مستثنی نیست. او از ایران مهاجرت کرده و اکنون در محیط جدید دنیای ذهن او و تجربه زیستی او رنگهای متنوعتری به خود
ادامۀ مطلببگذار باران تو را هم تازه کند
وقتی باران باریدن گرفت پاشو از خانه بیرون برو و در خیابانهایی که خیس نو شدن شدهاند قدم بزن. بگذار باران تو را هم تازه کند. مثل همین گلها و برگها. مثل همه گنجشکها تو هم در باران غرق شو و بگذار همهی آنچه مال دیروز است در همان دیروز بماند. امروز را دریاب و رویش دوباره جوانههای بعد از باران را. خاک خیس میخورد و ذره ذره تازه میشود. همین که خاک باران را جرعه جرعه نوشید، عطشش فرو مینشیند. خاک پیام روئیدن میدهد تو هم به روئیدن فکر کن. به جوانههای فکری که هر چقدر کوچکند و نادیده انگاشته میشوند اما روزی بزرگ میشوند. هر درخت بزرگ روزی جوانهی کوچکی بوده که بعد از روزی بارانی با امیدواری زیاد پوستهی زمین را شکافته و بیرون آمده است. همان روزی که خیلیها از باران و خیس و شل آن مینالیدهاند درختی متولد شده است که امروز چنار بزرگی شده
ادامۀ مطلبگزارش یک آدم ربایی
مقدمه مروری بر کتاب گزارش یک آدم ربایی. نوشتهی گابریل گارسیا مارکز، ترجمهی کیومرث پارسای. نام مارکز با نام رمان صد سال تنهایی عجین است. شاهکاری ادبی با ساختاری خارقالعاده و داستانی تأمل برانگیز. به همین خاطر عموماً فکر میکنند که هر آنچه که مارکز نوشته لزوماً دیرفهم و پیچیده است. اگر شما هم اینگونه فکر میکنید حتماً کتاب «گزارش یک آدم ربایی» را بخوانید. علت نگارش این رمان چیست؟ این کتاب همانگونه که از نامش پیداست، با ذهنیت ما در مورد رمان کمی متفاوت است. یک گروگانگیری واقعی رخ میدهد و ده خانواده را مستقیم و کل کشور را غیرمستقیم و به مدت زمان تقریباً ۶ ماه درگیر خویش میکند. از جملهی این ده خانواده گروهی از دوستان مارکز هستند که از وی میخواهند حتماً در این زمینه چیزی بنویسد. و این اثر در نتیجهی قولی که مارکز به دوستان خود میدهد خلق میشود: «ماروخا پاچون و شوهرش آلبرتو
ادامۀ مطلبکتابخوانی: عادتها وجود ندارند، آنها ساخته میشوند
کتابخوانی در رختخواب: دیروز مطلبی در لینکدین و ویرگول منتشر کردم که در آن عادت خودم در مورد کتابخواندن در رختخواب را توضیح داده بودم. بعضی از دوستان صحبتهایی کردند که مرا به فکر وا داشت. نتیجۀ آن این شد که این مطلب را نوشتم. مهمترین پیام این نوشته این است که عادتها وجود ندارند بلکه ساخته میشوند. کمی میخواهم راجع به همین موضوع صحبت کنم. یک) مغز دستگاه شرطی شدن است مغز انجام کارهایی که برای ما تبدیل به عادت نشده باشد را دوست ندارد. چون دوست دارد کمترین انرژی ممکن را مصرف کند. بنابراین در یک روند آهسته آهسته، انجام کارهای مختلف در ما تبدیل به عادت میشوند. فقط کافیست مدتی آنها را انجام دهیم. چه بخواهیم چه نخواهیم، ما همیشه در حال عادتسازی هستیم؛ یا به بیانی ما همیشه در حال «عادت کردن» هستیم. دو) انسان با عادتهایش تعریف میشود بنابراین میتوان گفت هر انسان را باید
ادامۀ مطلبلیوانها میآیند و میروند، قهوه را به خاطر بسپار
شاید یکی از اصلیترین ویژگیهای خیلی از ما که باعث میشود تا از لحظات زندگی نهایت بهره را نبریم این باشد که به جای اصل موضوع هر چیزی به حاشیه و فرعیات آن توجه میکنیم. در هر چیزی اصلیترین بخشهایی هست که شاکله و فلسفهی وجودی آن چیز را شکل میدهد. به طوری که در نبود آن وجودیترین و محوریترین عنصرها، دیگر آن چیز اصلاً وجود ندارد. وقتی چیزی وجود ندارد، چه اهمیتی دارد که حواشی موضوع چیست؟ یکی از ضربالمثلهایی که از کرمانجی خراسان شمالی به یاد دارم به این مضمون است: هنوز گاو نزائیده و گوساله به دنیا نیامده به فکر شاخبند هستی؟ این ضربالمثل اشاره به همین مسأله دارد که تا گوسالهای نباشد شاخبند به چه کار میآید؟ توجه داشته باشید که در مقایسه با اهمیت گوساله برای مزرعهدار، شاخبند خیلی معمولی و تقریباً بیارزش است. بنابراین سرمایهگذاری فکری و زمانی و حتی پولی روی چیزی که
ادامۀ مطلب12 نکته حیاتی سئو 2020 برای تازهکارها
سئو 2020 چه فرقی با روند سئو در سالهای قبل دارد؟ من تازه سایتم را راهاندازی کردهام و میخواهم رشد آن را افزایش دهم. اما با مراجعه به خیلی سایتها بیشتر از اینکه راهنمایی درستی دریافت کنم، غرق تعداد زیادی کلمه و اصطلاح تخصصی میشوم! چه باید کرد؟ بهترین نقطه برای شروع کار کجاست؟ پاسخ این پرسشها در این مقاله داده شده است. از شما میخواهم که تا انتهای مقاله با من همراه باشید. فرض کنید که سایت خود را تازه راهاندازی کردهاید و بازدیدکنندگان سایت شما خیلی کم هستند. در این صورت ممکن است دچار ترس، ناامیدی یا شاید هم عجله شده و بخواهید هر چه سریعتر نتیجه کار خود را به نقطه مطلوب برسانید. برای این کار لازم است روندی که در زیر توضیح داده شده است را به طور کامل و دقیق بر روی سایت خود پیادهسازی کنید. سئو یعنی چه؟ سئو مخفف عبارت Search engine optimization (SEO)
ادامۀ مطلب