متاسفانه برای این هفته هیچ چیزی برای معرفی ندارم.
ادامۀ مطلبمعرفی هفته چهارم آذر ۲۳ تا ۲۹ آذر ۱۳۹۸

هر چیزی از یک ایده شروع میشود، ایدۀ تو چیست؟
متاسفانه برای این هفته هیچ چیزی برای معرفی ندارم.
ادامۀ مطلبشب یلدا امسال شب یلدا خیلی ساده گذشت. خیلی شلوغ نبودیم. خیلی ساده و صمیمی برگزار شد. امشب آخرین شب پاییز و اولین شب زمستان است. این زمستان بهترین زمستانی خواهد بود که تاکنون تجربه کردهام.
ادامۀ مطلبداستان «در آمریکا چگونه نویسنده را پرورش میدهند» در جلسه روز یکشنبه انجمن ادبیات داستانی ایده نوشتهای خانم مژگان قاضیراد خواندیم به نام «در آمریکا چگونه نویسنده را پرورش میدهند». این نوشته را من داستان مینامم. به دوستان حاضر در جلسه هم توضیح دادم که به خاطر چند فاکتور مهم از جمله داشتن لحن روایی، داشتن قصه منسجم، پرداختن به شخصیتها و همچنین توصیفهای زیرپوستی از طبیعتِ دنیایِ اطراف نویسنده که البته همگی با هنرمندی صورت گرفته است و باعث ایجاد ارتباط سریع بین خواننده و متن میشود، این نوشته را داستان میدانم. همچنین توضیح دادم که هدف من از انتخاب این متن چند چیز بوده است: میشود قلم را روی کاغذ گذاشت و برشی از زندگی را نوشت. به نحوی که همین برش کوتاه از زندگی در نوع داستان خوبی از آب دربیاید. لازم نیست دنبال شروع عجیب و غریب، نامگذاری ماورایی، توصیفهای پیچیده و انتخاب نامهای من درآوردی
ادامۀ مطلبچند جمله ما مسیر درست را پیدا نمیکنیم چون سؤالات درستی نمیپرسیم. و ما سؤالات درستی نمیپرسیم چون فکر میکنیم پیشاپیش همه چیز را بلد هستیم. ما نمیتوانیم شخصیت دوستانمان را عوض کنیم، اما میتوانیم آنها را با دوستان بهتری عوض کنیم. همه چیز در میان دوستان مسری است، اگر با چهار نفر آدم بیاراده همنشین شوید، پنجمی شما خواهید بود. اگر با چهار نفر آدم سختکوش همراه شوید، پنجمی شما خواهید بود. «من با بقیه فرق دارم» متداولترین جمله برای افرادی است که خود را به قهقرا میبرند یا کسانی که نمیتوانند خود از قهقرا نجات دهند.
ادامۀ مطلبچند روز پیش اکانت تلگرامم را برای همیشه حذف کردم. دوتا توییتری هم که داشتم حذف کردم. الان فقط یک توییتر فارسی و یک توییتر انگلیسی دارم که از آنها به طور خیلی «خلوت» برای کارهای شغلی استفاده خواهم کرد. یکی از اینستاگرامهایی که داشتم را پاک کردم. دیگری را هم خیلی خیلی خلوت خواهم کرد. تعداد دوستان فیسبوک را هم از ۵۰۰۰ به کمتر از ۹۰۰ رساندم. اینها تا مرز ۲۰۰ خواهند رفت. در این مدت چند واکنش به کارهای من شده است. یکی اینکه فردی در فیسبوک کاممت گذاشت که «ممنون که حذف کردید». اینها از آنهایی هستند که تا هستی یار و یاورت نیستند، وقتی مردی سر قبرت با اشکهای خود خاک را گل میکنند. چندتایی از دوستان ابراز همدردی کردند که بله درک میکنیم و از این حرفها. یکی از کامنتها نوشته زیر از ژاله است: «یادته اوایل که پروفایلت عکس بچگیات بود، بهت میگفتم پسرم? من
ادامۀ مطلبویرگول بر عکس آنچه اکثراً فکر میکنند، یک شبکهی اجتماعی نیست. یک سرویس وبلاگنویسی هم نیست. بلکه یک پلتفرم روزنامهنگاری است. مشابه آنچه Medium.com انجام میدهد. خوب که فکر میکنم میبینم اولین بار که با نام این پلتفرم آشنا شدم از طریق توییتر بود. کسی یک نوشتهی منتشر شده در ویرگول را توییت کرده بود و من روی آن کلیک کردم و چنان که افتد و تو بهتر از من دانی. از روزهای اول عضویم در ویرگول تا امروز، فراز و نشیب زیادی با این پلتفرم داشتهام: پستهای حذف شده و گفتگوی ایمیلی با تیم در جهت اینکه نمیشود نوشته بدون لینک منتشر کرد. و اینکه نمیشود انتظار داشت افراد تمام تولیدات محتوایی دست اول که گاهی ممکن است ترجمه یا مطالعهای چند روزه یا چند هفتهای پشت آن است را همیشه در ویرگول نشر دهند. ابتدا این را هم بگویم که در آن زمان با اینکه سالهای سال وبلاگنویسی
ادامۀ مطلبکتاب ۱۷ دروغ و یک حقیقت اثر استیو چندلر یکی از بهترین کتابهایی است که در این سالها خواندهام. این کتاب را اولین بار سالهای ۸۵ یا ۸۶ خواندهام. چند وقت پیش دوباره نگاهی به آن انداختم و حیفم آمد که خلاصهی آن را با شما در میان نگذارم. آثار استیو چندلر این کتاب به طور ساده به این پرسش میپردازد: چه چیزی ما را از انجام کارها بازمیدارد؟ چه چیزی سدی بین ما و موفقیت است؟ دانلود PDF مقاله با یک کلیک زندگی در رودخانهی هراس از نگاه چندلر ترس از ناشناختهها و همچنین ترس از شکست ما را وامیدارد تا با دروغ گفتن، خودمان را تسلی ببخشیم. این دروغهای تسلی بخش، ما را از انجام کارها بازمیدارند. در مقدمهی کتاب، استیو چندلر داستان معروف رکورد دویدن مسافت یک مایل در کمتر از ۴ دقیقه را مثال میآورد (یک مایل = 1.۶ کیلومتر). اعتقاد بر این بوده است که
ادامۀ مطلببرای افزایش عزت نفس کافی است به این نکته پیببریم که در واقع کس دیگری غیر از ما نمیتواند روی احساسی که ما از خود داریم تأثیر بگذارد مگر اینکه خود ما این اجازه را به او بدهیم؛ یعنی دریچۀ ذهن خود را به روی صحبتها، انتقادات و منفی بافیهای او باز کنیم. کاهش یا افزایش عزت نفس ما بستگی به برداشتی دارد که از خودمان داریم. اگر خود را فردی نالایق بدانیم عزت نفس ما کاهش پیدا میکند. در مقابل اگر خود را فردی شایسته بدانیم عزت نفس ما افزایش پیدا میکند. اما چگونه میشود که ما خود را فردی نالایق یا فردی شایسته فرض میکنیم؟ در این نوشته به دو عامل مهم که باعث میشود خود را فردی نالایق فرض کنیم میپردازم و سپس روش افزایش عزت نفس را توضیح میدهم. لینک دانلود pdf مقاله با یک کلیک این سه مقاله مکمل یکدیگر هستند، میتوانید آنها را به
ادامۀ مطلبچگونه روابط اجتماعی خود را بهبود ببخشیم و آنها را از روابط عادی به اصطلاح سلام و علیکی به روابط مفید کاری، تجاری، عاطفی و … تبدیل کنیم؟ در پاسخ به چنین سؤالی معمولاً دستورالعملهایی دال بر اینکه چه بکنیم، چه بپوشیم، چه بگوییم، چگونه بگوییم و … گفته میشود. خیلی از این نکات عملی و واقعی هستند. اما گاهی اوقات هم توصیههایی ارائه میشود که فقط روی کاغذ خواندنی و جذاب است. در عمل ولی، به نتیجهی خاص و دلخواه نمیرسیم. در جواب این سؤال که چگونه روابط اجتماعی خود را بهبود ببخشیم، من تجربهی خودم را با شما در میان میگذارم. طبق تجربیات من ۱۲ نکتهی ساده هست که رعایت آن میتواند به تقویت روابط اجتماعی و ایجاد اعتماد کمک کند. معمولاً هم کسی به این نکات توجه نمیکند. بعضی افراد خیلی زود دامنهی روابط اجتماعی خود را گسترش میدهند و آدمهای معمولی را تبدیل به دوست صمیمی
ادامۀ مطلبافزایش بهرهوری آنقدرها هم سخت و پیچیدهای نیست. فقط کافیست چند کار ساده را انجام دهیم و به آنها وفادار بمانیم. براساس تجربه و مطالعه این را دریافتهام که روش افزایش بهرهوری افراد موفق در سه نکتهی خیلی ساده نهفته است: حذف تمام زوائد ممکن ایجاد تمرکز حداکثری روی کار اصلی وقتی برای تفریح و استراحت اختصاص دادن افزایش بهرهوری را با گامهای زیر دنبال کنید: اولین نکته برای افزایش بهرهوری این است که کارها را از یک جای ساده شروع کنیم. معمولاً ما همه چیز را آرمانی و کمالگرایانه میبینیم. در نتیجه از روز اول میخواهیم روزی ۱۰ ساعت مطالعه کنیم، یا روزی ده ساعت فعالیت بازاریابی را انجام دهیم. یا مثلاً روزی ده ساعت ورزش کنیم. لازم است بدانیم که این نوع نگاه ایدهآلیستی ضربه بدی به ما خواهد زد. ایدهآلیسم به افزایش بهرهوری ضربه میزند اولین نتیجهی این نوع نگاه این است که دو روز کاری را
ادامۀ مطلبانجمن ادبیات داستانی در بجنورد امروز غروب ساعتهای ۷ بود که با محمد رفتیم کافه و نشستیم به صحبت کردن. لابهلای صحبتهایمان محمد اشاره کرد که دوست دارد یک انجمن ادبیات داستانی در بجنورد راهاندازی کند. من هم که یاد صحبتهای معاون فرهنگی اداره کل ارشاد افتادم، سریع گفتم که به اداره ارشاد معرفیاش میکنم. آقای رضایی در جلسه شورای ادبیات داستانی استان گفت که به جد پیگیری راهاندازی انجمنهای ادبیات داستانی استان هستند. خیلی هم خوشحال شده بودند در اسفراین انجمن قوت گرفته است. من هم گفتم که با روشی که ما در اسفراین پیش گرفتهایم میشود در مرکز استان هم انجمنی را دایر کرد. به زودی در بجنورد هم انجمن ادبیات داستانی خود را راهاندازی خواهیم کرد.
ادامۀ مطلبپرویز شهریاری، ریاضیدان، مترجم و روزنامهنگار معاصر در ۲ آذر ماه ۱۳۰۵ در محله دولتخانه کرمان متولد شد. تحصیلات ابتدایی را در مدارس «کاویانی» و «ایرانشهر» زادگاهش گذراند. زندگینامه پرویز شهریاری را میتوانید از این لینک دانلود نمایید. در ۱۳۲۱هـ .ش وارد دانشسرای مقدماتی کرمان شد و در خرداد ۱۳۲۳ هـ . ش فارغالتحصیل گردید. سپس برای ادامه تحصیل به تهران آمد، مدتی به کلاس مقدماتی دانشکده ادبیات رفت و دیپلم گرفت. در ۱۳۲۴هـ .ش به دانشکده علوم رفت و در رشته ریاضی تحصیلات خود را دنبال کرد و در ۱۳۳۲ هـ .ش از دانشکده علوم دانشگاه تهران و دانشسرای عالی در رشته ریاضی درجه لیسانس گرفت. پرویز شهریاری در دوران پر التهاب سیاسی دهه ۲۰ به مبارزه سیاسی روی آورد. از ۱۳۲۵تا ۱۳۲۷هـ .ش عضو هیأت تحریریه روزنامه «قیام ایران» بود. مدتی ماهنامه «اندیشه ما» را انتشار داد. در فروردین ۱۳۲۸ هـ . ش دستگیر شد و به زندان
ادامۀ مطلب