تجربه زندگی بدون موبایل و اینترنت

تجربه زندگی بدون موبایل و اینترنت

لابد فکر می‌کنید تجربه زندگی بدون موبایل و اینترنت یک امر نشدنی است! اما نه. خیلی هم نشدنی نیست. داستان از این قرار است که گوشی موبایلم ناگهان خراب شد. تعمیرکار هم گفت که تعمیر آن بی‌فایده است. چون که علت خرابی از سی پی یو است و باید به اندازه پول یک گوشی نو روی آن خرج کنی. بعدش هم معلوم نیست که آیا خوب کار کند یا نه! به قول قمی‌ها این کار یک حسن خوب دارد و یک حسن بد. حسن بدش این است شماره تلفن‌هایی که روی گوشی ذخیره شده بود را از دست داده‌ام. حسن خوبش هم این است که دنیای من باز هم ساکت‌تر شد. اول از حذف تلگرام شروع شد. بعد فیسبوک و توییتر. حالات هم که گوشی ندارم. وقت بیشتری برای نوشتن و خواندن دارم. البته اینکه توانستم راحت از شبکه‌های اجتماعی دل بکنم بیشتر برمی‌گردد به هفته‌ای که اینترنت قطع بود.

ادامۀ مطلب

۳ دلیل برای اینکه چرا وبلاگ‌نویسی می‌کنم!

3 دلیل برای اینکه چرا وبلاگ‌نویسی می‌کنم

سؤال «چرا وبلاگ‌نویسی می‌کنم؟» مثل این سؤال است که «چرا داستان‌نویسی می‌کنم؟» از این جهت که هر دو به کیفیت یکسانی به نام نویسندگی اشاره می‌کنند. و هم از این جهت که کسی نمی‌تواند جواب خیلی روشنی به آن بدهد. البته نه اینکه ندانیم چرا می‌نویسیم. بلکه نمی‌شود آن را در یک جمله و یا حتی یک پاراگراف خلاصه کرد. در چنین موقعیتی یاد این جمله از محمود دولت آبادی می‌افتم: کدام نویسنده‌ای را در جهان می‌شناسید که از خود نپرسیده باشد «برای چه می‌نویسم؟» و کدام نویسنده‌ای را می‌شناسید که به دنبال این سؤال دست از نوشتن کشیده باشد؟ -محمود دولت آبادی، نون نوشتن به هر روی من می‌خواهم کمی به این سؤال بپردازم که چرا وبلاگ‌نویسی می‌کنم. ۳ دلیل برای اینکه چرا وبلاگ‌نویسی می‌کنم: ۱. آزادی بیان، آزادی اندیشه کسی منکر این نیست که وبلاگ‌نویسی و در مقیاسی بزرگ‌تر اینترنت بستری عالی برای فراهم کردن آزادی بیان و

ادامۀ مطلب

استفان کینگ رمان‌نویس آمریکایی فیسبوک را حذف می‌کند

استفان کینگ رمان‌نویس آمریکایی فیسبوک را حذف می‌کند

استفان کینگ رمان‌نویس آمریکایی فیسبوک را حذف می‌کند. او در حساب توییتر خود نوشت که به دلیل اخبار دروغی که در این شبکه اجتماعی منتشر می‌شوند و همچنین عدم امنیت فضای خصوصی کاربران، حساب کاربری خود در فیسبوک را پاک خواهد کرد. علاقه‌مندان او از این به بعد می‌توانند او را در توییتر دنبال کنند. I’m quitting Facebook. Not comfortable with the flood of false information that’s allowed in its political advertising, nor am I confident in its ability to protect its users’ privacy. Follow me (and Molly, aka The Thing of Evil) on Twitter, if you like. — Stephen King (@StephenKing) February 1, 2020 در ماه‌های اخیر و با نزدیک شدن به انتخابات ریاست جمهوری آمریکا، تصمیمات جدید فیسبوک در سیاست‌های تبلیغاتی‌اش نگران کننده شده است. عده‌ای این نگرانی را دارند که فیسبوک با هدایت هدفمند تبلیغات سیاسی بتواند رأی دهندگان آمریکایی را به سمت کاندیدای خاصی هدایت کند.

ادامۀ مطلب

تاثیر اینترنت بر روی کتاب و روزنامه و روشنفکری

تاثیر اینترنت بر روی کتاب و روزنامه و روشنفکری

تاثیر اینترنت بر روی کتاب و روزنامه و روشنفکری منفی بوده است یا مثبت؟ شاید جواب دهید که «بستگی دارد!» یا «نمی‌توان خیلی صریح نظر داد!» اما من فکر می‌کنم که خیلی راحت می‌توان به این پرسش جواب صریح داد. به نظر من تاثیر اینترنت بر روی کتاب و روزنامه و روشنفکری خیلی هم مثبت بوده است. دلایلش هم در زیر می‌خوانید.   منفی‌باف‌ها و مرتجعین ابتدا باید این را بگویم که همیشه در میان مردم، که در ایران خیلی بیشتر هستند، افراد هستند که گرایشات ارتجاعی دارند. این افراد همیشه از هر چیز تازه‌ای فرار می‌کنند. برای خود توجیهاتی هم دارند. یادم می‌آید در بین افراد کتاب‌خوان و قلم به دست کم ندیدم که عده‌ای به «روزنامه» بتازند. این افراد معتقد بودند که روزنامه آن عمق لازم را ندارد و مثل کتاب عمل نخواهد کرد. همچنین یک حرف فوق کلیشه‌ای و بسی ابلهانه: روزنامه‌ها دروغ می‌نویسند. سؤال: یعنی کتاب‌ها

ادامۀ مطلب

کتاب نون نوشتن، نگاهی دوباره به محمود دولت آبادی

کتاب نون نوشتن محمود دولت آبادی

کتاب نون نوشتن اثری به نسبت متفاوت از محمود دولت آبادی است که زمستان سال ۸۸ منتشر شد. این کتاب خیلی زود با استقبال خوانندگان رو‌به‌رو شد. به طوری که در فاصله‌ای اندک در بهار ۸۹ چاپ دوم آن با ۷۷۰۰ نسخه بیرون آمد. چاپ دوم هم سریع فروش کرد. و چاپ‌های بعدی هم سریع فروش کرد. (صفحۀ کتاب در نشر چشمه) «نمی‌دانم برای که و خطاب به که می‌نویسم! فقط احساس می‌کنم که باید بنویسم. زخمی هستم و احساس می‌کنم زحماتم دارد پایمال می‌شوند، و اگر در این خاموش‌ترین دفتر، سخن از آن به میان می‌آورم از این روست که جایی برای بیان آن نمی‌بینم…» -از متن کتاب یادم می‌آید در فضای آن روزهای جامعه، خیلی از دانشجویان و روشنفکران جامعه، در این کتاب در جستجوی معنایی یا استعاره‌ای یا حرفی متفاوت بودند که ذهنیت آن‌ها را به نوعی تایید کنید. بعد از ده سال از انتشار چاپ اول

ادامۀ مطلب

سفرنامه‌های عصر صفوی، روایتی روشن از جامعه ایران

سفرنامه‌های عصر صفوی، روایتی روشن از جامعه ایران

سفرنامه‌های عصر صفوی جزو منابع مهم مطالعه تاریخ ایران محسوب می‌شوند. در این نوشته به معرفی اجمالی سفرنامه‌های عصر صفوی می‌پردازیم. مقدمه عصر صفوی در ایران، مصادف است با شروع آهسته دوره نوزایی در اروپا. اروپاییان کنجکاو، به سفر کردن به نقاط مختلف جهان تمایل نشان می‌دهند. از جمله کشورهایی که مورد توجه آنان بوده است، ایران را می‌توان نام برد. در این دوره، مناسبات ایران با کشورهای اروپایی گسترش می‌یابد و لذا سیاحان، تاجران و سیاسیون زیادی به ایران سفر می‌کنند. توجه اروپاییان به ایران را می‌توان از چند جهت حایز اهمیت دانست: عثمانی برای اروپا خطر محسوب می‌شود. آنان بی‌تمایل نیستند که سر این مار به دست ایران کوبیده شود. اروپاییان در پی گسترش مرزهای اقتصادی – فرهنگی خود هستند و ایران هم طبیعتاً یکی از گزینه‌های خوب برای تعامل با اروپای آن زمان است. سیاحان، تاجران و سیاسیونی که به ایران آن زمان سفر کرده‌اند، از خود

ادامۀ مطلب

ما نیاز به توجه و تایید دیگران نداریم

اگر کمبود توجه داشته باشیم روابط اجتماعی ما به سمت خوبی نمی‌رود. اولین ضربه‌ای که خواهیم خورد این است که به هر سمتی که به ما توجه بیشتری بشود متمایل خواهیم شد. خواه آن سمت از سر صدق این توجه را نشان دهد یا از سر هر چیز دیگری. یا اینکه ممکن است علیرغم توجه و تایید آن گروه، بودن و همراه شدن با آن‌ها با بعضی منافع دراز مدت ما منافات داشته باشد. آدم‌هایی را در نظر بگیرید که همیشه با جمع همراه می‌شوند و نیازمند تایید دیگران هستند. کی این‌ها خواهند توانست خودشان باشند؟ مهم‌ترین چیزی که یک فرد را رشد می‌دهد استانداردها و اصولی است که برای خود دارد. اگر قرار است برمبنای این اصول و استانداردها تصمیم بگیریم، در این صورت وقتی بر مبنای همان اصول و استانداردها، تکلیف خود را با کسی یا گروهی روشن کردیم، دیگر معنی ندارد که اگر اندک توجه و تاییدی

ادامۀ مطلب

هر کس هر چه می‌گوید برای خودش می‌گوید

وقتی من وجود دارم، من تعیین کننده قوانین نوشتن برای خودم هستم. دیگرانی که آمدند و رفتند برای خود اصولی داشتند. آنها مطابق اصول خود نوشتند و امروز من هستم و مطابق اصول خودم می‌نویسم. یکی از چیزهایی چندش‌آوری که من در خیلی‌ها دیده‌ام این است که برای جمله به جمله‌ی صحبت‌های خود از دیگرانی که معروفیتی هم دارند سند می‌آورند. اینکه دیگرانی آمدند و حرف‌هایی زدند بحثی است. و اینکه صحبت‌های ما بشود رژه‌ای از جملات دیگران بحث دیگری است. تا نفهمیم که چه کسی چه چیزی را به چه دلیلی گفته است، معنی ندارد که جملات و دیدگاه‌های آن را نقل کنیم. ولی وقتی فهمیدم که دیگران چه گفته‌اند و در کجا به چه دلیلی چه موضعی داشته‌اند، برای هر چیز ناچیزی به آن‌ها ارجاع نخواهیم. ارجاع دادن به دیگران به چشم اینکه «فتوا» از دیگری نقل کنیم، کار آدم بی‌فکر است. آدم بی‌فکر. آدم بی‌خلاقیت. آدم بی‌تشخیص.

ادامۀ مطلب

قانون ۱۵ دقیقه برای مدیریت زمان

قانون 15 دقیقه برای مدیریت زمان

قانون ۱۵ دقیقه برای مدیریت زمان یکی از بهترین راه‌ها برای بهینه‌سازی استفاده از زمان است. حتماً شما هم تجربه کرده‌اید که هر گاه می‌خواهید تغییری در زندگی خود بدهید، یا چیز جدیدی بیاموزید، یا بازم است که از زمان روزانه خود به طور بهینه برنامه‌ریزی کنید، به روشی تکراری و کلیشه‌ای، برای تمام روز برنامه‌ریزی می‌کنید. یعنی یک کاغذ برداشته و برای هر ساعت از روز فعالیتی را در نظر می‌گیرید. این نوع برنامه‌ریزی کردن به دلیل اینکه دست به تغییر یکباره عادت‌های روزمره می‌زند، نمی‌تواند موفقیت آمیز باشد. قبلاً درباره مدیریت زمان نوشته‌ام. گفته‌ام که باید یک جدول دارای چهارستون داشته باشیم که در آن فعالیت‌های هر روز خود را می‌نویسیم. بدون هیچ‌گونه سانسور و فقط برای خودمان تمام فعالیت‌های خود را در ان یادداشت می‌کنیم. بعد از مدت زمانی حدود ۴ یا ۵ هفته به بررسی دقیق آن می‌پردازیم. در این مرحله برای ما روشن می‌شود که

ادامۀ مطلب