بازگشت اسرا به ایران از عراق در سال ۶۹

بازگشت اسرا به ایران از عراق در سال 69

بازگشت اسرا به ایران یکی از تجربه‌هایی است که هر از گاهی مثل یک فیلم جلو چشمم به نمایش در می‌آید. روزی که اسرای جنگ ۸ ساله به شهرمان برگشتند، برای من هیچ گاه فراموش نخواهد شد. اعلام کرده بودند که فردای روزی اسرا به شهر وارد می‌شوند. از قضا خانه‌ی ما نزدیک همان میدانی بود که اسرا وارد شهر می‌شدند. همه از ۵ صبح بلند شدیم و به میدان رفتیم. میدان بزرگی که پر از کاج بود. مردم از همه روستاها و اطراف و اکناف شهر آمده بودند و آنجا روی چمن‌ها نشسته بودند. ساعت ۶ نشده بود که دیگر جای سوزن انداختن در شعاع یک کیلومتری میدان نبود. تا ۵ بعد از ظهر همه آنجا بودیم. از کسی صدا در نمی‌آمد. همه نفس‌ها را در سینه حبس کرده بودند. نه صبحانه و نه ناهار و نه هیچی. روز نمی‌گذشت. به سختی می‌گذشت. ثانیه‌ها خیلی کند و سنگین می‌گذشتند.

ادامۀ مطلب

نویسندگی خلاق: اعتراف گرفتن از یک قاتل

نویسندگی خلاق

نویسندگی خلاق کلمه‌ای است که این روزها زیاد آن را اینجا و آنجا می‌بینیم. بنابراین در این نوشته راجع به «نویسندگی خلاق» صحبت می‌کنم. این نوشته هم بر مبنای تجربه من از نوشتن است و هم بر مبنای مطالعاتی است که در این سال‌ها داشته‌ام. ممکن است افرادی احساس کنند که تجربه و روش آن‌ها با این نوع نوشتن فرق داشته باشد. من هیچ ادعایی در این زمینه ندارم که روشی که در انتهای این نوشته توضیح می‌دهم یک روش اثبات شده علمی است. به هر حال نویسندگی با ذوق و خلاقیت سر و کار دارد و طبیعتاً تنوع روش‌ها و افکار در آن زیاد است. اگر از آن دسته افراد هستید که به شکلی وسواسی می‌نویسید و تقریباً هیچ نوشته کامل و رضایت بخشی ندارید این نوشته برای شما مفید خواهد بود. نگاهی به تعریف نویسندگی خلاق نویسندگی خلاق هر گونه نوشته‌ای است که خارج از مرزبندی‌های متداول در

ادامۀ مطلب

سن بهانه است

سن بهانه است

سن بهانه است سن بهانه است جنسیت بهانه است ملیت بهانه است رنگ پوست بهانه است قد بهانه است وزن بهانه است وضعیت جسمی بهانه است وضعیت ظاهری بهانه است موقعیت مالی بهانه است موقعیت خانوادگی بهانه است استعداد بهانه است شرایط بهانه است دوری از امکانات بهانه است فاصله طبقاتی بهانه است موقعیت اجتماعی بهانه است حرف‌های دیگران بهانه است. چشم نظر بهانه است قسمت نشد بهانه است نگذاشتند بهانه است وضعیت سیاسی بهانه است جغرافیا بهانه است تاریخ بهانه است اقتصاد بهانه است فلسفه بهانه است دین و شاید «خدا نخواست» هم گاهی، فقط یک بهانه است *** همه این‌ها بهانه است آنچه بهانه نیست و پشت همه این بهانه‌ها پنهان است تنبلی و بی‌عرضگی خود ماست. در همین زمینه شاید شما تنبل هستید، تنبلی یک عادت است نه صفت! انسان موجودی است که می‌نالد بگذار باران تو را هم تازه کند لیوان‌ها می‌آیند و می‌روند، قهوه را

ادامۀ مطلب

چرا بعضی از ما علیرغم سخت‌کوشی به جایی نمی‌رسیم؟

چرا بعضی از ما علیرغم سخت‌کوشی به جایی نمی‌رسیم؟

آیا فقط با سخت‌کوشی می‌توان به نتیجه رسید؟ اگر اینطور باشد پس چرا بعضی از ما علیرغم سخت‌کوشی به جایی نمی‌رسیم؟ حتماً شما هم تجربه کرده‌اید که خیلی‌ها به سختی کار می‌کنند و همیشه در حال جنب و جوش هستند ولی نتایج زیادی در زندگی به دست نمی‌آورند. در مقابل گروهی هم هستند که به نظر می‌رسد همیشه وقت خالی برای انجام دادن کارهای دلخواه خود دارند و درآمدهای خوبی هم دارند! مشکل کار در کجاست؟ در جواب به این سؤال چرا بعضی از ما علیرغم سخت‌کوشی به جایی نمی‌رسیم؟ پاسخ‌های خیلی زیادی می‌توان داد. ولی در میان همۀ حالت‌های ممکن، تعدادی حالت از بقیه پرتکراتر هستند. در این نوشته می‌خواهم به یکی از پرتکرارترین حالت‌ها که افراد علیرغم سخت‌کوش بودن به نتیجه نمی‌رسند را به شما معرفی کنم. بعداً دیر می‌شه: استراتژی لاک‌پشتی در مقابل استراتژی خرگوشی این جمله برای همۀ ما آشناست. چه زمانی که کار مهمی را

ادامۀ مطلب

شاید شما تنبل هستید، تنبلی یک عادت است نه صفت!

تنبلی عادت است شاید شما تنبل هستید

تنبلی به عنوان یک صفت منفی در نظر گرفته می‌شود. به طوری که وقتی به فردی می‌گویید تنبل است، گویی به او فحش داده‌اید. در این مقاله تنبلی به عنوان یک «عادت» در نظر گرفته می‌شود و نه یک صفت یا کلمۀ توهین‌آمیز. عادت چه فرقی با صفت دارد؟ وقتی می‌گوییم چیزی تبدیل به عادت شده است، یعنی چیزی در طی زمان و با رفتارهای ما به وجود امده و در ما نهادینه شده است. بنابراین وقتی می‌گوییم «من تنبل هستم» یعنی من با انجام ندادن کارها یکی پس از دیگری، «انجام ندادن کارها» را تبدیل به یک عادت نهادینه شده در خودم کرده‌ام. این نگاه عمل‌گرایانه‌تر و محترمانه‌تر است. تا اینکه تنبلی را ارثی بدانیم یا آن را صفتی بدانیم که تغییرناپذیر است و به این طریق ابزاری برای تحقیر یا سرزنش کسی پیدا کنیم. تنبلی را با چه چیزهایی اشتباه می‌گیریم؟ افرادی که دچار پرفکشنیسم، اهمالکاری، انواع مختلف

ادامۀ مطلب

کمال‌طلبی یا پرفکشنیسم چیست؟ و چگونه آن را مداوا کنیم؟

کمال‌طلبی یا پرفکشنیسم چیست؟ و چگونه آن را مداوا کنیم؟

کمال‌طلبی را هرگز یک صفت مثبت در نظر نگیرید. بنا بر گزارش سازمان جهانی بهداشت تعداد قابل توجهی از جوانان در سطح جهان از انواع اختلال‌های استرس، اضطراب و افسردگی رنج می‌برند. از سال‌های ۲۰۱۰ به این سو این رقم به طرز چشم‌گیری رو به افزایش بوده است. (متن کامل گزارش: PDF) این مسأله دلایل متفاوتی دارد. یکی از این دلایل که نقشی ریشه‌ای دارد مسألۀ کمال‌طلبی یا پرفکشنیسم است. مجلۀ هاروارد بیزنس ریویو در مقاله‌ای می‌گوید که بر پایۀ مطالعاتی که از سال ۱۹۸۹ تا سال ۲۰۱۶ بر روی ۴۰۰۰۰ دانشجو در کشورهای آمریکا، انگلستان و کانادا صورت گرفته است نشان می‌دهد که کمال‌طلبی یا پرفکشنیسم در بین جوانان در حال افزایش است. و ما بدون توجه به این مسأله فقط نگران افزایش اضطراب، استرس و افسردگی هستیم. همانطور که می‌بینید کامل بودن یک هدف سالم و مفید برای ما نیست. طبیعی است که ما نقاط ضعفی هم داریم

ادامۀ مطلب

مثبت‌اندیشی خوب است یا بد؟ سخنرانی انگیزشی مفید است یا مضر؟

مثبت‌اندیشی خوب است یا بد؟ سخنرانی انگیزشی مفید است یا مضر؟

مقدمه چیزی که امروزه در جامعۀ ما با نام‌های مثبت‌اندیشی، تفکر مثبت، قانون راز، انرژی کائنات و … رواج یافته است، نه یک پدیدۀ نوظهور است و نه فقط در ایران این نوع محتوا خریدار دارد. همیشۀ تاریخ افرادی بوده‌اند که به دلایلی ارتباط درستی با واقعیت نداشته‌اند و درگیر توهمات و ذهنی‌بافی‌ها بوده‌اند. همچنین در هر کشوری اعم از ایالات متحده یا ایران یا هر کشور دیگری افرادی هستند که در پی این نوع حرف‌ها می‌روند. بنابراین باید در مورد این موضوع دقیق‌تر صحبت کرد. به نظر من نباید از کنار چنین موضوع مهمی به سادگی عبور کرد. چرا که ممکن است فرد ناآگاهی به دلیل سکوت جامعه، این نوع محتوا را موجه و قابل قبول بداند و سال‌هایی از عمر خود را هدر بدهد. در این نوشته، ابعاد این موضوع را از هم شکافته‌ام. امیدوارم برای شما مفید باشد. این سه اشتباه را مرتکب نشوید! معمولاً تفکر مثبت

ادامۀ مطلب

اگر نمی‌ترسیدی چه می‌کردی؟

اگر نمی‌ترسیدی چه می‌کردی؟

اگر نمی‌ترسیدی چه می‌کردی؟ فرض کن که ترسی در تو وجود نداشت، در این صورت چه کارهایی را انجام می‌دادی؟ برای تو ترس مانع انجام دادن چه کارهایی هست؟ ترس یعنی چه؟ قبلش بگذارید که من یک مفهوم را روشن کنم. ترس یعنی چه؟ ترس را خیلی ساده به دو نوع ترس زیستی و ترس روانی تقسیم می‌کنیم. ترس زیستی همین که از پلنگ و مار می‌ترسیم. از پریدن از ارتفاع می‌ترسیم. یا از خودن یک مادۀ ناشناس می‌ترسیم. چون پس همۀ این ترس‌ها یک نگرانی واقعی وجود دارد و اگر به هشدار مغز توجه نکنیم ممکن است حیات ما واقعاً به خطر بیفتد. اما ترس‌هایی مانند ترس از سر قرار رفتن، ترس از شروع یک شغل جدید، ترس از سفر به یک شهر دیگر، ترس از وام گرفتن از بانک و چیزهایی مانند این ترس‌های روانی هستند. به این خاطر که دلایل روانی باعث به وجود آمدن چنین ترس‌هایی

ادامۀ مطلب

حتی اگر هزار بار مریض شوی باز هم دکتر نمی‌شوی

حتی اگر هزار بار مریض شوی باز هم دکتر نمی‌شوی

به طور معمول آدم‌ها از همه چیز و همه کس می‌نالند. طبق چیزی که زیاد گفته شده است (که اصلاً به تحلیل چون و چرایی آن کاری ندارم) تنها کمتر از ده درصد انسان‌های روی کره زمین اختیار ثروت و قدرت و دانش و … را در دست دارند. یعنی بقیۀ ۹۰ درصد مردم برای این ده درصد کار می‌کنند. بهانه جور کردن برای شکست‌های روزی بالاخره تمام می‌شوند و شما حرف زیادی برای غرولند کردن نمی‌ماند. اینکه «آن‌ها» نمی‌گذارند، در «خانواده» بدی به دنیا آمده‌ام، تقصیر «جامعه» است، «حکومت» کوتاهی کرده و … همه و همه در نهایت قرار است چه نتیجه‌ای بدهد؟ من کاری ندارم که این حرفها درست است یا غلط. چون واقعاً بعضی آدمها در شرایط خانوادگی بدی به دنیا آمده‌اند، بعضی وقت‌ها حاکمان یک جامعه با تصمیمات خود عدۀ زیادی را به ورطه نابودی می‌برند. از آن طرف هم گاهی، بعضی افراد شکست خورده در

ادامۀ مطلب

وقتی باد می‌وزید

وقتی باد می‌وزید

وقتی باد می‌وزید… پاییز پاورچین پاورچین آمد و خودش را جزیی از ما کرد. هوا امروز ابری است و باد ملایمی می‌وزد. دسته‌های کبوتر این همسایه‌ی ما در آسمان پرواز می‌کنند. پسرک مثل رهبر کنسرتی آنها را از راه دور هدایت می‌کند. باد به پوستم می‌خورد و مرا یاد بهترین روزهای خیالی‌ام می‌برد. یک موش توی حیاط خانه بی‌حال و رو به احتضار افتاده است. با خاک انداز آن را برمی‌دارم و به کوچه می‌برم که به محوطه به جا مانده از یک باغ قدیمی بیندازم. سگ‌های ولگردی که آن اطراف هستند به سمتم می‌آیم. موش را می‌اندازم و می‌آیم. سگ‌ها به سمت موش می‌دوند. من به آسمان نگاه می‌کنم. باد مرا نوازش می‌کند. من با نوازش این باد اغوا شده‌ام. می‌روم با نوازش‌های او همراه شوم.‌  و فقط وقتی که باد می‌وزید … و حرف آخر اینکه در انتها امیدوارم از شنیدن این موزیک لذت ببری. مطالب مرتبط بگذار

ادامۀ مطلب

پربازدیدترین مطالب تابستان ۹۸

پربازدیدترین مطالب تابستان 98

با سلام خدمت همه دوستان عزیز، امیدوارم در هر حالی که این مطلب رو می‌خونید، خوش و سلامت باشید. پیشاپیش از توجه شما به مطالب سایت «در جستجوی زمان از دست رفته» نهایت تشکر رو دارم. در زیر لیستی از پربازدیدترین مطالب تابستان ۹۸ رو برای شما قرار دادیم، امیدوارم که موضوع مورد علاقه شما هم در بین این مقالات باشه و از خوندن مقاله یا مقاله‌های مورد نظرتون لذت ببرید. خیلی خوشحالم می‌شم اگر بعد از پایان مطالعه، از طریق قسمت کامنت‌ها نظرات خودتون رو با من در میون بگذارید. لیست پربازدیدترین مطالب تابستان ۹۸ اهمالکاری ۲۰ نکته وبلاگ‌نویسی (که اگر رعایت نکنید در کار خود شکست می‌خورید) داستان‌نویسی سپیدسرایی نیست تنهایی اعداد اول: اعداد اول تنها نیستند، آنها اول هستند (بررسی رمان معروف تنهایی اعداد اول) گزارش یک آدم‌ربایی (بررسی رمان معروف گزارش یک آدم ربایی، اثر گابریل گارسیا مارکز) دزد کتاب (بررسی مقاله خانم زهرا ملوکی در

ادامۀ مطلب

شکلات ارزان نخرید

شکلات ارزان نخرید

ست گودین در نوشته اخیر خود که در وبلاگ خود منتشر کرده است، اینگونه می‌گوید که شکلات ارزان نخرید. سِت با این نوشته به استقبال جشن هالووین می‌رود و یادآور می‌شود که در زمان یک ماهه‌ای که به جشن هالووین مانده است، شکلات‌های ارزان زیادی به بازار روانه خواهند شد تا نیاز بازار را تأمین کنند. او سپس از خوانندگان خود می‌خواهد این شکلات‌های ارزان قیمت را نخرند. لینک نوشته گودین: Don’t buy cheap chocolate او دلیل این خواسته را اینگونه توضیح می‌دهد که شکلات‌های ارزان از دانه‌های کاکایویی تهیه می‌شود که توسط کودکان فقیر و در شرایطی خطرناک جمع‌آوری شده‌اند. البته علاوه بر این اینطور هم گفته که این شکلات‌ها آن طور که باید خوشمزه هم نیستند. در ادامه توضیح می‌دهد که شکلات‌های گرانتر توسط کمپانی‌هایی عرضه می‌شوند که کودکان را از پروسه برداشت کاکائو خارج می‌کنند و به کارگران بزرگسال هم مزد بهتری پرداخت می‌کنند. شکلات ارزان نخرید

ادامۀ مطلب