در اینجا میخواهم کمی راجع به یک اخلاق سطحی که از دوستداران ادبیات (و به طور کلی فرهنگ دوستان) دیدهام صحبت کنم. من به شخصه آدم کنجکاوی هستم. فراتر از نام نویسنده و ناشر، یا میزان شهرت یک اثر، آن را برای خواندن انتخاب میکنم. در این کار مانند کودک کنجکاوی هستم که توی رودخانه رفته و سنگهای کف روخانه را زیر و رو میکند تا شاید سنگ متفاوت و زیبایی میان خیل سنگهای معمولی بیابد. هر بار با امیدواری بیشتری این کار را انجام میدهد و فقط به یک نقطه خاص از رودخانه تعصب ندارد. به فکر خیس شدن لباسهایش نیست؛ به فکر گذر زمان هم نیست. برای او فقط غرق شدن در این کنجکاوی و لذت کشف سنگی، هر بار زیباتر از دفعهی قبل، مهم است. برای خواندن کتاب خیلی به اینکه نام ناشر، نام نویسنده، نام اثر یا نام مترجم چقدر برای من شناخته شده است؛ اهمیتی
ادامۀ مطلبکنجکاوی خواندن و کلیشههای فکری
