آیا نوستالژی برای سلامت روان خوب است؟

فکر کردن به یک روز برفی سرد، وقتی که توی یک اتاق گرم نشسته‌اید خیلی لذت بخش خواهد بود.

نوستالژی همین است، حالا که یادت رفته دست‌هایت یخ زده بود؛ آب توی کفش‌هایت رفته بود، و به خاطر سرمای شدید گوش‌هایت درد می‌کرد. حالا که یادت رفته تمام مجرای دماغت از شدت سرما می‌سوخت و استخوان‌های صورتت درد می‌کرد؛ حالا که یادت رفته وقتی آمدی خانه و دویدی سمت بخاری تا دستت را گرم کنی، اما در اثر سرد و گرم شدن آنقدر درد گرفت که گریه کردی؛ حالا که همه‌ی اینها یادت رفته است و کنار بخاری نشسته‌ای داری به عکس از یک روز برفی نگاه می‌کنی، خودت را می‌بینی که با چندتا دانش‌آموز دیگر کنار هم ایستاده‌اید و توی حیاط مدرسه عکسی انداخته‌اید؛ حالا نطقت باز شده و می‌گویی یادش بخیر.

یاد چی برادر؟ یاد چی بخیر دوست من؟ یادت رفته معلم از کلاس بیرونمان می‌کرد و می‌گفت دست توی برف‌ها کنید و بعد وقتی ۵ دقیقه‌ای می‌گذشت می‌گفت بیایید و دست‌هایتان را نگه دارید تا با کابل برق ۴۰تایی بکوبد روی کف دست‌های کودکانه‌مان. این یادش بخیر دارد؟

وقتی از امروز به سالهای گدشته‌ی زندگی خود نگاه می‌اندازیم همیشه قسمت‌های زیادی از آن را یادمان رفته و به صورت گزینشی چیزهایی را می‌بینیم و چیزهای زیادی را اصلاً یادمان نمی‌آید.

بله که جلو لپ‌تاپ نشستن و دیدن چندتا فیلم و عکس ۵۰ سال گذشته آسان است. بله که خیلی آسان است در حالی که روی مبل پهن شده‌ای و گوشی به دست داری یک فیلم و یا عکس از سالهای خیلی دور می‌بینی باید مثل احمق‌ها به این نتیجه برسی که گذشته خیلی بهتر بوده است و هر روز داریم به سمت بدتر شدن پیش می‌رویم. در حالی که لحظه‌ای به کله‌ی خالی‌ات خطور نمی‌کند آن زمان‌های خوش گذشته مبل و گوشی و اینترنت و بخاری گازی و کولر و لامپ و آب لوله‌کشی کجا بود! آن دوربین‌هایی هم که عکس و فیلم‌های گذشتگان ما را ضبط کرده‌اند از آنِ رعیت بدبخت تا خرخره زیر گل و شپش نبوده است.

خیلی آسان است که همه چیز را فراموش کنی و مثل یک بیمار روانی خودت را به یک خیال خودساخته خوش کنی.

من آدمی نیستم که راجع به گذشته نوستالژی داشته باشم. ولی به شما توصیه می‌کنم اگر راجع به گذشته نوستالژی دارید حتماً به دکتر روانکاو مراجعه کنید.

در همین رابطه

Photo by Hossein Amiri on Unsplash